- دیگران
- سایرین
معنی دیگران - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جای گذاشتن دیگ دیگپایه، سه پایه، اجاق آتشدان. یا دیگدان سرد بخیل خسیس
جای گذاشتن دیگ، دیگ پایه، اجاق
جای گذاشتن دیگ، دیگپایه، سه پایه، اجاق، آتشدان
دیگران
جمع دار، خانه ها سرای ها
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
گیاهی پایا از خانواده گندمیان ویژه مناطق گرم و مرطوب با ساقه های بلند و محکم و برگهای دراز، نام مادر امام محمد تقی (ع)
متفاوت
مدت مدید
تیوری
انظار
آنکه شک ندارد کسی که سوء ظن ندارد، بدون شک یقینا
بی نهایت، بی حد
صور و اشکال فلکی
دلتنگ، ملول، ناراضی
نوع دیگر، دیگرگونه، شوریده، درهم برهم
بدل شدن، عوض شدن، مبدل گشتن
زمان قدیم، زمان دیر
خودسر، که آسان تن به اطاعت ندهد
دیر نشین
زمان دراز، کهن
ماموری که بالای دیدگاه ایستد و هر چه از دور بیند بمافوق خبر دهد، نگاهبانان قراول
شتر بارکش
شخصی را گویند که برجای بلند مانند سر کوه و بالای کشتی نشیند و هر چه از دور بیند خبر دهد
نمودار
بی پایان، لایتناهی
سیرجان
برای نمایش قسمتهای مختلف گلها در روی حلقه های مختلف اشکال اختصاری رسم میشود که آنها را دیاگرام نامیده اند
جمع دیار، خانه ها سراها
نام روز سیزدهم از ماه تیر
ریشه های دراز در زمین از درخت هندی و نی