معنی بیگمان - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با بیگمان
بدگمان
- بدگمان
- بدبین، کسی که گمان بد ببرد، کسی که دربارۀ دیگری گمان بد بکند
فرهنگ فارسی عمید
پیگمان
- پیگمان
- هر یک از مواد رنگی موجود در سلول گیاهی یا جانوری که به آن رنگ می دهد، رنگ دانه
فرهنگ فارسی عمید