- دیون
- جمع دین، وام ها وام های زماندار جمع دین وامها قرضها
معنی دیون - جستجوی لغت در جدول جو
- دیون
- دین ها، وام ها، قرض ها، فام ها، پام ها، جمع واژۀ دین
- دیون ((دُ))
- جمع دین، وام ها، قرض ها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لاتینی مگس خور از گیاهان
بدهکار، وام دار
بدهکار، وامدار، مقروض
قرض دار، بدهکار
باطن، وارد، داخل، بطن
هندسه
جمع بین، میانه ها، کران ها
بر آمدن دود بلند شدن گرد
اندرون، باطن، در شکم
بنده گریخته، شتر رمیده
ابر ناکی
محل گرد آوری دفاتر، دفتر حساب، دفتر شعر، کتابی که اشعار شاعری در آن چاپ شده باشد
دیو بودن، همچون دیو رفتار کردن روش دیوان
کرم ابریشم
جمع دمه، بش ها باران های پیوسته همیشگی
جمع دیک، خروسان دیو کوچک، زالو، کرم گونه ای که در پشمینه ها افتد و تباه کند دیوک بید
فرانسوی روزخیز
فرانسوی دوراه
غرچه دراره دنگل پژوند باژن مرد بی غیرت درباره زن خویش بیرشک
نگریستن، رویت کردن، نگاه کردن
بسیار چیره و غالب پاداش و جزا دادن، بحساب رسنده
اتم الکترولیت که حامل بار الکتریکی است
یکی از جامه های زنان (در ردیف سماخچه و پیرهن نام برند
شتر آبکش
ناله و زاری فغان
خوی، عادت، دأب، روش
بید،
موریانه، نوعی حشره با آرواره های قوی که به صورت اجتماعی زندگی کرده و از چوب تغذیه می کند، چوب خوٰارک، تافشک، رشمیز، رونجو، ریونجو، لبنگ، ارضه
زالو، کرمی کوچک و سیاه رنگ که در آب زندگی می کند و با مکنده های روی بدنش خون جانوارن را می مکد، زرو، زلو، جلو، شلک، شلکا، شلوک، خرسته، مکل، دیوچه، دشتی، علق
موریانه، نوعی حشره با آرواره های قوی که به صورت اجتماعی زندگی کرده و از چوب تغذیه می کند، چوب خوٰارک، تافشک، رشمیز، رونجو، ریونجو، لبنگ، ارضه
زالو، کرمی کوچک و سیاه رنگ که در آب زندگی می کند و با مکنده های روی بدنش خون جانوارن را می مکد، زرو، زلو، جلو، شلک، شلکا، شلوک، خرسته، مکل، دیوچه، دشتی، علق
چاودار، گیاهی از خانوادۀ غلات با خوشۀ بلند و برگ های پهن که از دانۀ آن مشروبات الکلی تهیه می کنند و یا به عنوان خوراک حیوانات استفاده می شود
نگاه کردن، نگریستن، دیدار کردن
شتر تندرو، شتر بزرگ، شتر، پستانداری نشخوار کننده و حلال گوشت با گردن دراز و پای بلند و یک یا دو کوهان بر پشت، خالۀ گردن دراز، جمل، ابل، ناقه، بعیر، اشتربرای مثال تو را کوه پیکر هیون می برد / پیاده چه دانی که خون می خورد (سعدی۱ - ۱۷۵)
اسب
اسب