جدول جو
جدول جو

معنی دینارخواه - جستجوی لغت در جدول جو

دینارخواه
(عِ تَ / تِ)
خواهندۀ دینار. طالب زر:
گذشت آنشب و بامداد پگاه
بیامد مقاتوره دینارخواه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیکارخواه
تصویر پیکارخواه
پیکارخواهنده، پیکارجو، جنگ خواه
فرهنگ فارسی عمید
(پَ / پِ خوا / خا)
پیکارجوی. جنگ جوی. طالب جنگ. طالب حرب. خواستار رزم:
نه سام و نریمان و گورنگ شاه
نه گرشاسب جنگی پیکارخواه.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
امان و پناه طلب. (آنندراج). مستأمن. مستجیر. زینهارخواهنده. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خواهندۀ ملجاء و پناه. که امان و پناه خواهد
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
دینارگون. همچون زر. برنگ دینار زرد
لغت نامه دهخدا
(نَ)
از متن بیهقی چنین برمی آید که نام محلی بوده است نزدیک جیلم که نهر بزرگی بوده است مابین پیشاور و لاهور ممر آن از وسط شهر کشمیر و از آنجا بجبال کشمیر و سپس بصحرای پنجاب آید و آن یکی از پنج نهر عظیم پنجاب است. (از تعلیقات فیاض بر تاریخ بیهقی ص 533) : روز سه شنبه پنج روز مانده از محوم امیر بجیلم رسید و بر کران آب نزدیک دینارگونه فرود آمد و عارضه افتادش از نالانی و چهارده روز در آن بماند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 543)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
ظاهراً همان گیاه زوفا از تیره نعناعیان است که بحالت خودرو در نواحی جنوبی اروپا و آسیای صغیر و روسیه و ایران میروید. جسمی. حسل. ثغام. ثمره اش را زوفا خوانند. (نزهه القلوب). رجوع به زوفا شود
لغت نامه دهخدا
(یَ)
بسریانی گیاهی است دوایی و برگ آن به کرفس ماند و آن را بشیرازی آهو دوستک گویند. (آنندراج) (انجمن آرا) (برهان). زوفرا. حزا. (مفردات ابن البیطار). انیسون بری
لغت نامه دهخدا
پیکار جوی طالب جنگ: نه سام و نریمان و گورنگ شاه نه گرشاسب جنگی پیکار خواه. (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دینارویه
تصویر دینارویه
گیاهی است که بکرفس ماند آهو دوستک انسیون بری
فرهنگ لغت هوشیار