معنی پیکارخواه - فرهنگ فارسی عمید
معنی پیکارخواه
پیکارخواه
پیکارخواهنده، پیکارجو، جنگ خواه
تصویر پیکارخواه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پیکارخواه
پیکارخواه
پیکارخواه
پیکار جوی طالب جنگ: نه سام و نریمان و گورنگ شاه نه گرشاسب جنگی پیکار خواه. (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
پیکارخواه
پیکارخواه
پیکارجوی. جنگ جوی. طالب جنگ. طالب حرب. خواستار رزم: نه سام و نریمان و گورنگ شاه نه گرشاسب جنگی پیکارخواه. فردوسی
لغت نامه دهخدا
دینارخواه
دینارخواه
خواهندۀ دینار. طالب زر: گذشت آنشب و بامداد پگاه بیامد مقاتوره دینارخواه. فردوسی
لغت نامه دهخدا
پیکارگاه
پیکارگاه
میدان جنگ. جنگ جای. پیکارگه. حربگاه. رزمگاه: سه راه است از ایدر بدان بارگاه که ارجاسپ خواندش به پیکارگاه. فردوسی. دوزخی شد عرصۀ پیکارگاه که در آن پیکارگه خنجر کشید. مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.