جدول جو
جدول جو

معنی دیس - جستجوی لغت در جدول جو

دیس
شبیه، مانند، همتا بشقاب دراز و بزرگ
تصویری از دیس
تصویر دیس
فرهنگ لغت هوشیار
دیس
شبیه، نظیر، مثل، پسوند متصل به واژه به معنای مانند، برای مثال تندیس، خایه دیس، طاقدیس، یکی خانه کرده ست فرخاردیس / که بفروزد از دیدن او روان (فرخی - ۲۴۸)
بشقاب دراز و بزرگ
تصویری از دیس
تصویر دیس
فرهنگ فارسی عمید
دیس
رنگ، لون، شبیه، نظیر
تصویری از دیس
تصویر دیس
فرهنگ فارسی معین
دیس
پسوند شباهت و لیاقت، طاقدیس، تندیس
تصویری از دیس
تصویر دیس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دیسه
تصویر دیسه
شکل
فرهنگ واژه فارسی سره
رنگ لون، شبیه نظیر: بی دیس (بی نظیر)، پسوند شباهت و لیافت: حور دیس تندیس طاقدیس فرخاردیس
فرهنگ لغت هوشیار
صفحه غضروفی که بین مهره های ستون فقرات قرار دارد و حرکت مهره ها را آسان میکند، این صفحه بطور طبیعی بوسیله حلقه ای ار بافت فیروز در وسط دو مهره نگاهداری میشود و نیز بمعنی صفحه آهنی گرد بشکل قرص هم گویند فرانسوی گرده صفحه ای آهنین مدور قرص، صفحه ای چوبین که در میان طوقی فلزی جای داده شده و آنرا در میدان وزرش پرتاب کنند، بشقاب دراز و بزرگ دیس
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته لاروس دیسه سپید درخشان، سینی سیمی، روشنایی، بیابان فراخ، سپید موی، آوند، پیمانه، راه دراز، تالاب پر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیسک
تصویر دیسک
هر نوع صفحه گرد و تخت آهنین، صفحه ای گرد و غضروفی در میان مهره ها که جابه جایی آن ایجاد درد می کند، نوعی صفحه گرد با وزنی حدود دو کیلوگرم که در ورزش پرتاب دیسک از آن استفاده می کنند، حافظه جانبی کامپیوتر برای نگه داری سیستم
فرهنگ فارسی معین
صفحۀ غضروفی در بین مهره های ستون فقرات که حرکت مهره ها را آسان می کند و جا به جا شدن آن باعث ایجاد درد می شود، در پزشکی بیماری که در اثر جا به جا شدن و آسیب این بخش به وجود می آید، صفحۀ فولادی مدور در ماشین ها، در ورزش صفحۀ مدور چوبی یا پلاستیکی، با نواری فلزی و وزن دو کیلوگرم که ورزشکاران در میدان ورزش پرتاب میکنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدیس
تصویر قدیس
(پسرانه)
مؤمن، پرهیزکار و پاکدامن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ردیس
تصویر ردیس
سنگ انداز، دور کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حدیس
تصویر حدیس
بر زمین افتاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سدیس
تصویر سدیس
شش یک، دستار شش گزی، گوسبند شش ساله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدیس
تصویر قدیس
پاک و منزه، بسیار پارسا و مؤمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قدیس
تصویر قدیس
پاک و منزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لدیس
تصویر لدیس
فربه آگنده گوشت لمتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قدیس
تصویر قدیس
((ق دُِ))
پاک، منزه، مؤمن، پارسا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیسیپلین
تصویر دیسیپلین
انضباط و نظم و ترتیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیسلو کاسیون
تصویر دیسلو کاسیون
فرانسوی گسلش زبانزد زمین شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیسکیونر
تصویر دیسکیونر
فرانسوی واژه نامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیسکور دانس
تصویر دیسکور دانس
فرانسوی ناهمشیبی زبانزد زمین شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیسپرسیون
تصویر دیسپرسیون
فرانسوی پراکند زبانزد زمین شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
اسهال خونی، بیماری واگیر که بوسیله میکروب با انگل مخوصی تولید و باعث پیچش شکم و دلدرد و زخم روده و اسهال خونی میگردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیسال
تصویر دیسال
سال گذشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیسانتری
تصویر دیسانتری
اسهال خونی، نوعی اسهال که با التهاب و زخم روده و لخته های خون در مدفوع همراه است، زحیر، ذوسنطاریا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیسیپلین
تصویر دیسیپلین
انضباط، نظم و ترتیب
فرهنگ فارسی معین
((کِ))
صفحه ای از جنس پلاستیک با پوششی مغناطیسی برای ذخیره اطلاعات در کامپیوتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیسانتری
تصویر دیسانتری
((تِ))
اسهال خونی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیسیپلین
تصویر دیسیپلین
نظم و ترتیب، انضباط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دنیس
تصویر دنیس
(دخترانه و پسرانه)
نام یکی از پادشاهان یونآنکه افلاطون مدتی در دربار او بود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دیو
تصویر دیو
جن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دید
تصویر دید
رویت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیپ
تصویر دیپ
نثر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دخیس
تصویر دخیس
بسیار، زیر خاکی، آگنده، در هم
فرهنگ لغت هوشیار