جدول جو
جدول جو

معنی دیزالو - جستجوی لغت در جدول جو

دیزالو
دیزالو (Dissolve) انتقال نرم و آرام از یک صحنه به صحنه دیگر است. این عمل در ویرایش فیلم به کمک افکت های ویژه انجام می شود تا جابه جایی نرم و آرام بین دو صحنه ایجاد شود، به طوری که صحنه اولیه به آرامی محو شده و صحنه جدید در برنامه نمایش ظاهر می شود.
استفاده از Dissolve در تدوین فیلم:
1. Cross Dissolve (انتقال خطی) : این افکت به صورت یک انتقال نرم از یک صحنه به صحنه دیگر انجام می شود. در این افکت، صحنه اولیه به آرامی به صورت نیمه نیمه محو می شود و صحنه جدید به آرامی ظاهر می شود.
2. Fade In/Out (محو ورود/خروج) : در این افکت، صحنه به آرامی وارد می شود (Fade In) یا به آرامی خارج می شود (Fade Out). این افکت معمولاً برای شروع یا پایان فیلم یا بخشی از فیلم استفاده می شود.
3. Starburst Dissolve (انتقال ستاره ای) : این افکت معمولاً برای انتقال بین صحنه هایی با فضای خاص یا اهمیت زیاد استفاده می شود، که در آن صحنه جاری به آرامی و به وسیلهٔ زیبایی
تصویری از دیزالو
تصویر دیزالو
فرهنگ اصطلاحات سینمایی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نام عمومی هر یک از ماشینهائی که برای تبدیل انرژی برقی به انرژی مکانیکی یا بالعکس بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار
سخنانی که میان شخصیت های یک نمایشنامه رد و بدل میشود، مهمترین بخش یک نمایشنامه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیالوگ
تصویر دیالوگ
گفتگویی که میان اشخاص یک داستان، نمایشنامه یا فیلم صورت می گیرد، گفتگو در مورد مسائل فرهنگی، اجتماعی و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیزاین
تصویر دیزاین
طرح، طراحی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیالوگ
تصویر دیالوگ
مکالمه، گفت و گوی دو جانبه، اثر ادبی که به صورت گفت و گو ارائه شود
فرهنگ فارسی معین
هر دستگاهی که برای تبدیل انرژی مکانیکی به الکتریسیته و برعکس به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیسال
تصویر دیسال
سال گذشته
فرهنگ لغت هوشیار
جداری که در اطراف خانه زمین باغ و غیره بنا کنند به جهت محصور کردن و حفاظت آن آنچه از خشت آجر گل سنگ شاخه های درخت و جز آنها در اطراف محوطه (خانه باغ زمین و غیره) بنا کنند. یا دیوار خانه وروزن شدن خراب شدن خانه یا دیوار کوتاه دیدن عاجز وزبون دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی موتور با احتراق داخلی که بوسیله مهندس آلمانی اختراع شده، و همه نوع روغن و نفت را میتوان عوض بنزین در آنها مصرف کرد و قدرت آنها نیز از موتورهای بنزینی بیشتر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زالو
تصویر زالو
کرمی است که چون بر بدن چسبانند خون فاسد را بمکد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زالو
تصویر زالو
کرمی کوچک و سیاه رنگ که در آب زندگی می کند و با مکنده های روی بدنش خون جانوارن را می مکد
زرو، زلو، جلو، شلک، شلکا، شلوک، خرسته، مکل، دیوک، دیوچه، دشتی، علق
فرهنگ فارسی عمید
((زِ))
دستگاه موتورهای روغنی که به وسیله «دیزل» آلمانی اختراع گردیده و در آن ها انواع روغن و نفت را به جای بنزین به کار برند
فرهنگ فارسی معین
جانوری است آبزی از رده کرم های حلقوی که در دو سر بدن دارای بادکش هایی است که به وسیله آن ها خود را به حیوانات می چسباند و خون آنان را می مکد
فرهنگ فارسی معین
سیستم موتورهای روغنی که همه نوع روغن و نفت را میتوان به جای بنزین در آن ها مصرف کرد و قدرت آن ها از موتورهای بنزینی بیشتر است
فرهنگ فارسی عمید