- دیانات
- دینداری کردن، دینداری، آیین خدا پرستی جمع دیانات
معنی دیانات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع دیار، خانه ها سراها
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
در اساطیر رومی الهه ماه، جنگلها، حیوانات، و زنان هنگام وضع حمل، دیانا در معبدش در رم به عنوان الهه باکره مورد احترام بود، او مطابق آرتمیس در اساطیر یونانی است
دینداری کردن، صداقت و راستی، عدالت و تقوی و راستی، خداترسی
در نزد رومیان قدیم الهۀ ماه و جنگل ها و حامی زنان در هنگام زاییدن. او را به صورت زنی که لباس صیادان در تن و کمان و جعبۀ تیری در دست داشت مجسم می ساختند
آیین خداپرستی، هر آیینی که اساس آن بر خداپرستی باشد، ملت، مذهب
جمع بیدانه، مادینه خرها ماچه گور خرها
راهنمایی ها، جمع دلالت، جمع در جمع دلاله
استان، فرمانروایی
طبیعت
ادویه، مواد داروئی
دیدار کردن (شخص بزرگ و محترم) باز دید کردن، بمشاهده متبرک و بقعه ها رفتن، دعایی که به عنوان تشرف باطنی برای امامها امامزاده ها و اولیا خوانند حجع: زیارات
جمع زیاده، بسیاران افزون ها جمع زیادت افزونیها بیشیها
جمع تیمن
جمع تیقن
وقایع روزمره
جمع امانت
جمع ایوان، از پارسی کاخ ها ایوان ها
جمع ایاله، استانها جمع ایالت
جمع حیازت. گردآوردنها جمع آوریها، مراتع اختصاصی که در بعضی نواحی (مانند کرج و نهاوند) بچراندن گله های خلیفه اختصاص داشت، جمع حیازه، گرد آمده ها، به دست آمده ها
جمع حیوان
پندارها جمع خیال توهمات، تخیلات
جمع دایره (دائره) حوادث پیش آمدها
اقسام توتون و تنباکو که برای دود کردن استعمال کنند
جمع سیاله سیاله ها، موجوداتی که مانند حرکات و اصوات و زمانند که همواره جزیی از آن ها محفوف به دو عدم است و در سکون و آرامش نیستند. موجودات سیاله حوادث و زمانیانند که همواره مسبوق به دو عدمند: یکی عدم سابق و دیگر عدم لاحق
جمع سیار، جمع سیاره، گدان مونث سیار، کوکبی که گرد آفتاب یا کوکب دیگر گردد و از آن کسب نور کند جمع سیارات سیارگان سیاره ها. توضیح در منظومه شمسی ما 9 سیاره است: عطارد زهره زمین مریخ مشتری زحل اورانوس نپتون پلتون
سختی کشیدن، رنج دیدن، کشمکش داشتن، رنجاندن
انواع توتون و تنباکو که برای دود کردن به کار می برند
سیاره، هر جرم آسمانی که در مداری بیضی شکل می چرخد، از خود روشنایی ندارند و از ستارۀ خود کسب نور می کند، سیاراتی که به دور خورشید می گردند به ترتیب فاصلۀ از خورشید عبارتند از عطارد یا تیر، زهره یا ناهید، زمین، مریخ یا بهرام، مشتری یا برجیس، زحل یا کیوان، اورانوس، نپتون و پلوتون، سیار، کاروان، قافله
زیادت، افزون شدن، بسیار شدن، افزونی، فزونی، افزون شده، افزون
امانت، امین بودن، مقابل خیانت، راستی و درستکاری، جمع امانات، مالی یا چیزی که به کسی می سپارند تا از آن نگه داری کند، ودیعه، دادن چیزی به کسی برای اینکه از آن نگه داری کند
زمین های کشاورزی کشتزاران
از مغولی به شیوه رمن تازی شاهرسان، گمشده ها، داراک نبودگان داراک ژریختگان در زمان ایلخانان، ساو دروازه ها در زمان سلجوقیان، جمع طیاره، هواپیما ها کشتی های تند رو نوند ها
رمن، یالان، جمع عیال، جمع الجمع عیل