جدول جو
جدول جو

معنی دگیز - جستجوی لغت در جدول جو

دگیز
از چاه آب بکش، عمل آبکشی کردن برنج
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دنیز
تصویر دنیز
(دخترانه)
دریا، دریا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دیز
تصویر دیز
علامتی برای بالا بردن نت به یک نیم پرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیز
تصویر دیز
دیزه، اسب سیاه مایل به خاکستری، دیزج
قلعه، پناهگاهی که بر فراز کوه یا جای بلند ساخته شود، اورا، دژ، قلاط، ملاذ، رخّ، حصن، ابناخون، پشلنگ، دیزه، کلات، دز
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد با 164 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان هروآباد با 386 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
درخت صنوبر را گویند، (اشتنگاس) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، فیژ، غیژ نیز گویند، (شعوری ج 2 ص 310)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دیز
تصویر دیز
رنگ، لون، رنگ خاکستری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گیز
تصویر گیز
درخت صنوبر
فرهنگ لغت هوشیار
((یِ))
یکی از علامات تغییردهنده که قبل از نوت ها گذاشته شود. این علامت صدای نوت را نیم پرده بالا برده آن را زیر می کند، مقابل بم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیز
تصویر دیز
رنگ اسب یا استر، شبیه، مانند، دژ، قلعه
فرهنگ فارسی معین
کسی که از چاه آب کشد، آبکش، آبکش برنج، صافی
فرهنگ گویش مازندرانی
بز دو ساله ای که هنوز نزاییده باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
برین، امر ریدن از مصدر دمیشتن
فرهنگ گویش مازندرانی