جدول جو
جدول جو

معنی دیز

دیز
دیزه، اسب سیاه مایل به خاکستری، دیزج
قلعه، پناهگاهی که بر فراز کوه یا جای بلند ساخته شود، اورا، دژ، قلاط، ملاذ، رخّ، حصن، ابناخون، پشلنگ، دیزه، کلات، دز
تصویری از دیز
تصویر دیز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با دیز

دیز

دیز
یکی از علامات تغییردهنده که قبل از نوت ها گذاشته شود. این علامت صدای نوت را نیم پرده بالا برده آن را زیر می کند، مقابل بم
فرهنگ فارسی معین

دیز

دیز
دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد با 164 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان هروآباد با 386 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا