جدول جو
جدول جو

معنی دژپسند - جستجوی لغت در جدول جو

دژپسند
بدپسند، دشوارپسند، کسی که امر سخت و دشواری را بپسندد، زاهد، پارسا، پرهیزگار
تصویری از دژپسند
تصویر دژپسند
فرهنگ فارسی عمید
دژپسند
(وْ دی دَ / دِ)
دژپسندنده. بدپسند. مشکل پسند. دیرپسند. دشوارپسند. پسندندۀ چیز بد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). کسی که امری مکروه و سخت را پسندد. بدپسند و مشکل پسند. (انجمن آرا) (آنندراج) :
مگر دژخیم ویسه دژپسند است.
(ویس و رامین، از آنندراج).
، زاهد و پرهیزگار. (برهان). متقی. پارسا. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دژپسند
((~. پَ سَ))
بدپسند، دشوار پسند
تصویری از دژپسند
تصویر دژپسند
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بدپسند
تصویر بدپسند
مشکل پسند، کسی که چیزی را به سختی می پسندد، آنکه برای کسی بدی بخواهد، برای مثال در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد / مجال طعن بدبین و بدپسند مباد (حافظ - ۲۲۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خداپسند
تصویر خداپسند
خداپسندانه، پسندیدۀ خداوند، به طوری که پسندیدۀ خداوند باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
کاری یا چیزی که پسندیده نباشد، ناپسندیده، زشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل پسند
تصویر دل پسند
پسندیده، مرغوب، آنچه انسان بپسندد و از آن خوشش بیاید
فرهنگ فارسی عمید
پسند دل. دل پسندیده. پسندیدۀ دل. آنچه یا آنکه دل پسندد. دلپذیر. مرغوب و دلاویز. (آنندراج). پسندیده. مطبوع. دلاویز. مقبول. مرغوب. (ناظم الاطباء) :
ازو بستد آن نامۀ دلپسند
برو آفرین کرد و بگشاد بند.
فردوسی.
خود را مپسند دل پسند همه باش
نقصان بپذیر و سودمند همه باش.
خاقانی.
جوابی نبشت آنچنان دلپسند
که بوسید دستش سپهر بلند.
نظامی (شرفنامه ص 189).
چو شه دید در گوهر دلپسند
پسندیده شد کار گوهرپسند.
نظامی.
بساز ای مغنی ره دلپسند
بر اوتار این ارغنون بلند.
نظامی.
اگرچه داستانی دلپسند است
عروسی در وقایه شهربند است.
نظامی.
بپرسید کان نسبت دلپسند
که هش رفتگان را کند هوشمند.
نظامی.
سخن می شد از هر دری دلپسند
ز خاک زمین تا به چرخ بلند.
نظامی.
رخ چو سیبی که دلپسند بود
در میان گلاب و قند بود.
نظامی.
گفتمش دلپسند کام توچیست
نامداریت هست نام تو چیست.
نظامی.
جوابی دلپسندش داد چون در
که چون پرسید از حال تفکر.
نظامی.
سوم درج را کرد سقراط بند
ز هر جوهری کان بود دلپسند.
نظامی.
- دلپسند آمدن، مطبوع آمدن:
پژوهید بسیار و کوشید چند
نیامدز خوبان کسش دلپسند.
اسدی.
دور کرد آن دم از در آن دمه را
دلپسند آمد آن سخن همه را.
نظامی.
- دلپسند شدن، مطبوع و مقبول واقع شدن:
گر به سمع تو دلپسند شود
چون سریر تو سربلند شود.
نظامی.
- نادلپسند، نامطبوع:
جهان گرچه زیر کمند آمدش
نکرد آنچه نادلپسند آمدش.
نظامی.
، مایل. شائق. خواستار. طالب. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
پری زادگان رزم را دلپسند
به پولاد پوشیده چینی پرند.
عنصری
لغت نامه دهخدا
تصویری از دژ پسند
تصویر دژ پسند
دشوار پسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
مکروه، نامطبوع، ناگوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد پسند
تصویر بد پسند
مشکل پسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل پسند
تصویر دل پسند
مرغوب، پسندیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیرپسند
تصویر دیرپسند
مشکل پسند، بد پسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدپسند
تصویر بدپسند
کسی که برای کسی بدی پسندد ونیکوئی نخواهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلپسند
تصویر دلپسند
پسندیده دل مرغوب مطلوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
((پَ سَ))
فاقد حالت پسندیدگی، ناخوشایند، نامطلوب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کژپسند
تصویر کژپسند
بی سلیقه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کژپسندی
تصویر کژپسندی
بی سلیقگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بد پسند
تصویر بد پسند
بی سلیقه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
نامطلوب، مکروه
فرهنگ واژه فارسی سره
خوش آیند، دلچسب، دلخواه، دلکش، قشنگ، مرغوب، مقبول، موافق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
Icky, Undesirable, Unpalatable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
dégoûtant, indésirable, désagréable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
iğrenç, istenmeyen, tatsız
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
ঘিনৌনা , অপছন্দনীয় , অস্বাদু
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
घिनौना , अवांछनीय , अप्रिय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
disgustoso, indesiderato, sgradevole
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
огидний , небажаний , неприємний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
ekelhaft, unerwünscht, ungenießbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
walgelijk, ongewenst, onsmakelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
отвратительный , нежелательный , непригодный на вкус
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
wstrętny, niepożądany, niesmaczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
repugnante, indeseable, desagradable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
nojento, indesejável, impalatável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناپسند
تصویر ناپسند
역겨운 , 바람직하지 않은 , 불쾌한
دیکشنری فارسی به کره ای