جدول جو
جدول جو

معنی دژخو - جستجوی لغت در جدول جو

دژخو
بد اخلاق
تصویری از دژخو
تصویر دژخو
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دخو
تصویر دخو
دهخدا، کدخدا، مرد کودن و ساده لوح
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دژخم
تصویر دژخم
دژخیم، جلاد، میرغضب، بدخو، بدخلق، زشت خو، بدنهاد
فرهنگ فارسی عمید
(دُ)
گرفته روی و سهمگین. (از برهان). گرفته روی. (شرفنامۀ منیری). تند و خشمگین و بدخو و تندمزاج. (از آنندراج) ، زندانبان و بندیوان. (برهان). دژخم. دژخیم. و رجوع به دژخم و دژخیم شود
لغت نامه دهخدا
(دُ خِ)
بد خوی و طبیعت. (از برهان). خشمگین. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- دژخم شدن، خشمگین شدن:
دژخم شدو گفت ای که ترا خواهر و زن غر
کس از پی زر تن چه نهد خوف و خطر بر.
سوزنی.
، جلاد. (برهان). جلاد و مردم کش. (از آنندراج). و رجوع به دژخیم شود
لغت نامه دهخدا
(دَ خَو / خو)
نام مستعار مؤلف این لغت نامه و امضاء وی ذیل مقالاتی که تحت عنوان ’چرند و پرند’ در روزنامۀ صوراسرافیل منتشر می ساخته است و نیزدر روزنامه شرف چاپ استانبول. رجوع به دهخدا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دژخم
تصویر دژخم
بر نهاد بد خوی، زندان بان نگاهبان محبس، جلاد میر غضب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دخو
تصویر دخو
دهخدا کد خدا، ساده لوح کودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دخو
تصویر دخو
((دَ))
دهخدا، کدخدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دخو
تصویر دخو
ساده لوح، کودن
فرهنگ فارسی معین