- دپیتک
درگیری، درگیر شدن، کینه جویی، به هم خوردن هوا
معنی دپیتک - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بید، حشره ای ریز با بال های باریک که نوزاد آن پارچه های پشمی را می خورد و ضایع می کند، سوس، سوسه، پت، بیب، بیو
(تَ)
لغت نامه دهخدا
کرمی است که جامه های پشمی را بخورد و ضایع کند. (برهان) (جهانگیری). پیت. بید. پیو. کرم پشم خوار
(تَ)
لغت نامه دهخدا
پنجۀ دزدیده. خمسۀ مسترقه در تداول مردم مازندران. پنج روز اضافه بر دوازده ماه سی روزۀ سال که به آخر آبانماه افزوده میشد
پچیدن، درگیر شدن، به باد کتک گرفتن، دگرگون شدن هوا، کینه
با احتیاط و بی سر و صدا روی پنجه راه رفتن، مه غلیظ که باعث.، خمسه مستسرقه، پنج روز آخر سال که درگاه شمار سنتی به تعداد