جدول جو
جدول جو

معنی دولتی - جستجوی لغت در جدول جو

دولتی
فرمانروایی
تصویری از دولتی
تصویر دولتی
فرهنگ واژه فارسی سره
دولتی
متعلق و منسوب بدولت
تصویری از دولتی
تصویر دولتی
فرهنگ لغت هوشیار
دولتی
((دُ لَ))
وابسته به حکومت، قدرتمند، سعادتمند
تصویری از دولتی
تصویر دولتی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دولتین
تصویر دولتین
جمع دوله، دو کشور تثنیه دولت دو دولت: دولتین ایران و پاکستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دولتین
تصویر دولتین
تثنیۀ دولت، دو دولت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
رفاقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
مودت، رفاقت و یاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
یاری، محبت، عشق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوستی
تصویر دوستی
Amicability, Friendliness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
дружелюбие
دیکشنری فارسی به روسی
доброзичливість , дружелюбність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
przyjazność, życzliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
amabilidade, simpatia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
amichevolezza, cordialità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مودّةٌ , مودّةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
मित्रता
دیکشنری فارسی به هندی
ידידותיות , חֲבֵרוּתִיוּת
دیکشنری فارسی به عبری
ความเป็นมิตร , ความเป็นมิตร
دیکشنری فارسی به تایلندی
বন্ধুত্ব , সৌহার্দ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
دوستی , دوستانہ رویہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دولت
تصویر دولت
کابینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دولی
تصویر دولی
کشوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دولت
تصویر دولت
ثروت و مال، موروثی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دولت
تصویر دولت
((دُ لَ))
گردش خوشبختی و ثروت و دارایی از شخصی به شخص دیگری، نیکبختی، خوش اقبالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دولت
تصویر دولت
حکومت، سلطنت، هیئت وزیران، سعادت، طالع، جاه، مکنت، مدد، کمک
فرهنگ فارسی معین