دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه شهرستان خرم آباد. واقع در 5هزارگزی جنوب راه شوسۀ خرم آباد به بروجرد. دارای 300تن سکنه است. آب آن از چشمه ها و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان ده پیر بخش حومه شهرستان خرم آباد. واقع در 5هزارگزی جنوب راه شوسۀ خرم آباد به بروجرد. دارای 300تن سکنه است. آب آن از چشمه ها و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
محمدعلی میرزا متخلص به دولت (متولد 1203 و متوفای 1237 ه. ق.) پسر اول فتحعلیشاه بود. وی حکمران کرمانشاه و سرحد دار عراقین بود و در 1236 ه. ق. مأمور حمله به خاک عراق شد و در 1237 ه. ق. بین سرحد و کرمانشاه مرد. وی پدر محمدحسین میرزا حشمت الدوله و طهماسب میرزا مؤیدالدوله و امامقلی میرزا اعتمادالدوله است. (از فرهنگ فارسی معین). شاهزادۀ بلند همت بزرگترین پسر فتحعلیشاه قاجار بود به سال 1203 ه. ق. در قصبۀ نوا به دنیا آمد و به سال 1237 ه. ق. در بازگشت از بغداد درگذشت. او گاهی که از امور مملکت داری فراغت می یافت به سرودن اشعار می پرداخت، از آن جمله است: از مرگ کسی تا نشوی خرم و غمگین کاین ره همه را پیش بود پیش و پس ما. عمر به پایان رسید یار نشد یار ما آه ز عمر کم و حسرت بسیار ما نیست ملامت به ما با همه ناقابلی شد چو ز راه کرم خواجه خریدار ما نامه و رو از گناه هر دو سیه گشت آه گر نکند شستشو دیدۀ خونبار ما. (از مجمعالفصحاء ج 1 ص 26). و رجوع به فرهنگ سخنوران و مآخذ مندرج در آن شود
محمدعلی میرزا متخلص به دولت (متولد 1203 و متوفای 1237 هَ. ق.) پسر اول فتحعلیشاه بود. وی حکمران کرمانشاه و سرحد دار عراقین بود و در 1236 هَ. ق. مأمور حمله به خاک عراق شد و در 1237 هَ. ق. بین سرحد و کرمانشاه مرد. وی پدر محمدحسین میرزا حشمت الدوله و طهماسب میرزا مؤیدالدوله و امامقلی میرزا اعتمادالدوله است. (از فرهنگ فارسی معین). شاهزادۀ بلند همت بزرگترین پسر فتحعلیشاه قاجار بود به سال 1203 هَ. ق. در قصبۀ نوا به دنیا آمد و به سال 1237 هَ. ق. در بازگشت از بغداد درگذشت. او گاهی که از امور مملکت داری فراغت می یافت به سرودن اشعار می پرداخت، از آن جمله است: از مرگ کسی تا نشوی خرم و غمگین کاین ره همه را پیش بود پیش و پس ما. عمر به پایان رسید یار نشد یار ما آه ز عمر کم و حسرت بسیار ما نیست ملامت به ما با همه ناقابلی شد چو ز راه کرم خواجه خریدار ما نامه و رو از گناه هر دو سیه گشت آه گر نکند شستشو دیدۀ خونبار ما. (از مجمعالفصحاء ج 1 ص 26). و رجوع به فرهنگ سخنوران و مآخذ مندرج در آن شود
صفت دولتیار. سعادت و خوشبختی. بختیاری و سعادتمندی. نیکبختی و بهروزی. (از یادداشت مؤلف) : که دولتیاری آن نبود که از گل بوستان سازی که دولتیاری آن باشد که در دل بوستان بینی. سنایی. و رجوع به دولتیار شود
صفت دولتیار. سعادت و خوشبختی. بختیاری و سعادتمندی. نیکبختی و بهروزی. (از یادداشت مؤلف) : که دولتیاری آن نبود که از گل بوستان سازی که دولتیاری آن باشد که در دل بوستان بینی. سنایی. و رجوع به دولتیار شود
صفت دولت خواه. خواهان دولت و نعمت کسی یا کسانی بودن. خیرخواهی و سعادت طلبی. (یادداشت مؤلف). نیک خواهی و خیراندیشی. (ناظم الاطباء) : سحرم هاتف می خانه به دولتخواهی گفت باز آی که دیرینۀ این درگاهی. حافظ. مراسم اخلاص و دولتخواهی ظاهر ساختند. (حبیب السیر ج 3 ص 352). عرایض به واقعه نویس نسبت دارد و مطالبی که در عرض مناصب و غیره امور متعلقه به دولتخواهی عرض می نموده اند هرگاه مقرون به صلاح دولت بوده اعتبار و اعتماد می کرده اند. (تذکرهالملوک چ دکتر دبیرسیاقی ص 16) ، طرفداری حکومت. دولت پرستی. طرفدار و پشتیبان دولت و حکومت بودن
صفت دولت خواه. خواهان دولت و نعمت کسی یا کسانی بودن. خیرخواهی و سعادت طلبی. (یادداشت مؤلف). نیک خواهی و خیراندیشی. (ناظم الاطباء) : سحرم هاتف می خانه به دولتخواهی گفت باز آی که دیرینۀ این درگاهی. حافظ. مراسم اخلاص و دولتخواهی ظاهر ساختند. (حبیب السیر ج 3 ص 352). عرایض به واقعه نویس نسبت دارد و مطالبی که در عرض مناصب و غیره امور متعلقه به دولتخواهی عرض می نموده اند هرگاه مقرون به صلاح دولت بوده اعتبار و اعتماد می کرده اند. (تذکرهالملوک چ دکتر دبیرسیاقی ص 16) ، طرفداری حکومت. دولت پرستی. طرفدار و پشتیبان دولت و حکومت بودن
دهی است از دهستان پیرتاج شهرستان بیجار. واقع در 24هزارگزی شمال خاوری بیجار. راه آن مالرو است. و در تابستان از سیدان اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان پیرتاج شهرستان بیجار. واقع در 24هزارگزی شمال خاوری بیجار. راه آن مالرو است. و در تابستان از سیدان اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)