- دوشین
- دوشینه، دیشبین
معنی دوشین - جستجوی لغت در جدول جو
- دوشین
- مربوط به شب گذشته، دیشبی
- دوشین ((ش))
- دیشبی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به دوش (شب گذشته) دیشبی
دوشین، شب گذشته، دیشب
آستیلن
در مرحله دوم دومی
فرانسوی سنگچال
دوازده تا
دو بیننده، کژ چشم، چپ
بکر (اعم از مرد و زن)، دختر بکر جمع دوشیزگان یا دوشیزگان جنت حوران بهشتی
فشردن دو پستان و شیر بیرون کردن، استمراء
مرزنجوش صحرائی
واحد شمارش، معادل دوازده عدد
بیرون آوردن شیر از پستان گاو یا گوسفند و مانند آن ها با دست، شیر از پستان بیرون کشیدن، دوختن
کسی که یک چیز را دو تا ببیند، لوچ، کسی که چشمش پیچیده باشد، کژبین، چپ چشم، چشم گشته، کج چشم، کج بین، گاج، گاژ، کاج، کاچ، کوچ، کلیک، کلاژ، کلاژه، کلاج، احول
شیرین، دلپسند، برای مثال لب نوشین، خواب نوشین بامداد رحیل / باز دارد پیاده را ز سبیل (سعدی - ۵۲) شفابخش، برای مثال دم نوشین عیسوی داری / زهر زرّاق مفتعل چه خوری؟ (خاقانی - ۸۰۱) گوارا، خوش گوار، برای مثال به جوی اندرون آب نوشین روان شد / از این عدل و انصاف نوشیروانی (فرخی - ۳۹۳)
آویشن، گیاهی علفی، خودرو، معطر با برگ های کوچک و ساقۀ کوتاه که مصرف خوراکی دارد مثلاً آویشن کوهی، آویشن شیرازی
شیرین، گوارا
شیرین، گوارا
Secondly
во-вторых
zweitens
по-друге
po drugie
em segundo lugar
in secondo luogo
en segundo lugar
deuxièmement