جدول جو
جدول جو

معنی دورگ - جستجوی لغت در جدول جو

دورگ
ویژگی انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، آنکه پدرش از یک نژاد و مادرش از نژاد دیگر باشد، دوتخمه، دورگه، اکدش، یکدش
تصویری از دورگ
تصویر دورگ
فرهنگ فارسی عمید
دورگ
(دُ رَ)
ذوجنبتین. (لغات فرهنگستان). دورگه. هجین. حیوان از دو جنس مختلف زاده. که پدر از نوعی و مادر از نوعی دیگر دارد: سگهای گرگی دورگند. این اسب یا خروس دورگ است، یعنی اسبی که مادر او عربی و پدرش ترکمانی است یا خروسی که مثلاً از مرغ لاری و خروس عادی است. (از یادداشت مؤلف) ، توسعاً کودکی که از دو خانوادۀ ناکفو یا دو نژاد مختلف تولد شده است: محمود غزنوی دورگ بود که پدر ترک و مادر سگزی داشت. (یادداشت مؤلف). رجوع به دورگه شود
لغت نامه دهخدا
دورگ
ببر مازندران
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طورگ
تصویر طورگ
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی از فرماندهان سپاه افراسیاب تورانی، نیز نام سرداری ایرانی درزمان کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
ویژگی انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، آنکه پدرش از یک نژاد و مادرش از نژاد دیگر باشد، دورگ، دوتخمه، اکدش، یکدش
فرهنگ فارسی عمید
(دُ رَ گَ / گِ)
دوتخمه. دورگ. اسب یا حیوانی که از دو جنس مختلف باشد. اسبی که نژاد وی آمیخته شده باشد. (ناظم الاطباء) : اسب دورگه، اسب دوتخمه. عربی و ترکمانی. اکدش. (یادداشت مؤلف). رجوع به دورگ شود، مطلق آمیختگی چنانکه آمیختگی زیر و بم آواز و جز آن.
- دورگه شدن صوت، جهوری شدن آن چنانکه در نوبالغان. (یادداشت مؤلف).
- صدای دورگه، آوازی چون آواز کسی که شب نخفته است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دُ رَ)
چگونگی و حالت دورگ. دورگ بودن. دورگه بودن. (یادداشت مؤلف). رجوع به دورگه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
دو تخمه، اسب یا حیوانی که از دو جنس مختلف باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
((دُ رَ گِ))
انسان یا جانوری که پدر و مادرش از دو نژاد باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دورنگ
تصویر دورنگ
ابلق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوری
تصویر دوری
هجران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دوره
تصویر دوره
چرخه
فرهنگ واژه فارسی سره
اکدش، دونژاده، خشن، کلفت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
هجينٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
Exotic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
exotique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
异国的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
แปลก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
экзотический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
exotisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
екзотичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
বিদেশী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
عجیب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
ya kigeni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
exótico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
이국적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
エキゾチックな
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
אקזוטי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
विदेशी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
egzotyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
exotisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
exótico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
esotico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
eksotis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی