جدول جو
جدول جو

معنی دوراه - جستجوی لغت در جدول جو

دوراه
(دُ)
دوراهی. نقطه ای که از آن دو راه منشعب می شود مانند دو راه اصفهان، دو راه یزد، دو راه خمین و جز آنها که عموماً نام محلی سر راه می باشند. (یادداشت مؤلف) :
ای بر سر دوراه نشسته درین رباط
از خواب و خورد بیهده تا کی زنی لکام.
ناصرخسرو.
رجوع به دوراهه و دوراهی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوراغ
تصویر دوراغ
دوغ یا ماست که آب آن را گرفته باشند و جرم آن باقی مانده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از درواه
تصویر درواه
آویخته، سرنگون، سرگردان، سرگشته، درواژ، دروا، اندروا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
ویژگی انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، آنکه پدرش از یک نژاد و مادرش از نژاد دیگر باشد، دورگ، دوتخمه، اکدش، یکدش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دواره
تصویر دواره
پرگار، وسیله ای دو شاخه که بر یک سر آن مداد یا نوک مداد قرار دارد و برای کشیدن دایره و اندازه گیری خط های مستقیم استفاده می شود، پرگر، بردال، پردال، فرکال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوران
تصویر دوران
گردیدن گرد چیزی، گردش کردن چیزی پیرامون چیز دیگر، گردش دایره مانند، گردش گرد چیزی
دوران دم: در علم زیست شناسی گردش خون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوگاه
تصویر دوگاه
از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
(دُ)
دوراه. دوراهه. نقطه ای که از آن دو راه منشعب می شود. آنجا که راه به دو شعبه منقسم گردد. مانند دوراهی راه آهن و دوراهی شوراب و غیره. (از یادداشت مؤلف). رجوع به دوراه و دوراهه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دوران
تصویر دوران
چرخ خوردن، گردش، دور زدن، گشتن، گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
دو تخمه، اسب یا حیوانی که از دو جنس مختلف باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوریه
تصویر دوریه
گشتی شبگرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دواره
تصویر دواره
پرگار، چرخنده گردنده مونث دوار، پرگار، هاله ماه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دورگه
تصویر دورگه
((دُ رَ گِ))
انسان یا جانوری که پدر و مادرش از دو نژاد باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
ورطةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
Embroilment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
embrouille
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
उलझन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
запутанность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
Verwicklung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
заплутаність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
zamieszanie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
纠纷
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
enredo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
intrigo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
enredo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
verwarring
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
בלבול
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
kebingungan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
الجھن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
বিভ্রান্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
ความยุ่งเหยิง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
machafuko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
혼란
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
錯綜
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دوراهی
تصویر دوراهی
karışıklık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی