معنی درواه تصویر درواه درواه آویخته، سرنگون، سرگردان، سرگشته، درواژ، دروا، اندرواآویخته، سرنگون، سرگردان، سرگشته، درواژ، دروا، اندروا فرهنگ فارسی عمید