جدول جو
جدول جو

معنی دودح - جستجوی لغت در جدول جو

دودح(دَ دَ)
کوتاه بالا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جسمی نرم و چرب و سیاه رنگ که از دود نفت می گیرند. از سوزاندن بعضی مواد صمغی و سقزی هم به دست می آید. در صنعت برای ساختن رنگ های نقاشی و مرکب چاپ به کار می رود، دودمان، نسل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دودی
تصویر دودی
رنگ خاکستری تیره، به رنگ خاکستری تیره، معتاد به دخانیات یا مواد مخدر، ویژگی چیزی که آمیخته یا آلوده به دود شده یا به آن دود داده باشند مثلاً ماهی دودی
فرهنگ فارسی عمید
کسی که برای شروع کردن کاری در فکر و اندیشه باشد و نتواند زود تصمیم بگیرد، مردد، متردد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دودم
تصویر دودم
دارای دو دم یا دو لبه مثلاً شمشیر دودم
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
فربه و سمین گردیدن. (ناظم الاطباء). فربهی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دودم
تصویر دودم
دولبه، از دو سو ببرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دودل
تصویر دودل
متردد، شکاک، مردد، متفکر، سراسیمه برعکس یکدله، ارتیاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دودک
تصویر دودک
یکی از سازهای بادی است نی لبک
فرهنگ لغت هوشیار
جسم نرم و سیاهرنگ و چرب که از دود نفت میگیرند، از سوزاندن بعضی مواد صمغی و سقزی هم بدست میاید، و بمعنی دودمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دردح
تصویر دردح
بی دندان، پیر مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوده
تصویر دوده
دودمان، ماده ای سیاه و نرم که از دود مواد نفتی، حاصل شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوده
تصویر دوده
آل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دودل
تصویر دودل
مردد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دودی
تصویر دودی
Smoked, Smoky
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دودی
تصویر دودی
fumé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دودی
تصویر دودی
หมักควัน , มีควัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دودی
تصویر دودی
धुँआधार , धुंआधार
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دودی
تصویر دودی
ya moshi, yenye moshi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دودی
تصویر دودی
tütsülenmiş, tütsülü
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دودی
تصویر دودی
훈제된 , 연기가 나는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دودی
تصویر دودی
燻製の , 煙い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دودی
تصویر دودی
מעושן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دودی
تصویر دودی
ধোঁয়াযুক্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دودی
تصویر دودی
копчений , димний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دودی
تصویر دودی
berasap
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دودی
تصویر دودی
gerookt, rokerig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دودی
تصویر دودی
ahumado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دودی
تصویر دودی
affumicato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دودی
تصویر دودی
defumado, esfumaçado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دودی
تصویر دودی
熏制的 , 烟雾弥漫的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دودی
تصویر دودی
wędzony, dymny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دودی
تصویر دودی
geräuchert, rauchig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دودی
تصویر دودی
копченый , дымный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دودی
تصویر دودی
دودھیا
دیکشنری فارسی به اردو