جدول جو
جدول جو

معنی دودانگی - جستجوی لغت در جدول جو

دودانگی(دُ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان بم. واقع در 9 هزارگزی باختر بم با 153 تن سکنه. آب آن از رودخانه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مردانگی
تصویر مردانگی
مرد بودن، کنایه از جوانمردی، کنایه از شجاعت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دلدادگی
تصویر دلدادگی
شیفتگی، عاشقی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جاودانگی
تصویر جاودانگی
جاودانه بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دودستگی
تصویر دودستگی
دو دسته بودن، کنایه از اختلاف رای و عقیده میان دو گروه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
بی عقلی، دیوانه بودن، جنون، خبط دماغ، خبل
فرهنگ فارسی عمید
(دُ)
ثلث. (دهار) (ملخص اللغات). سه یک. یک سوم. (یادداشت مؤلف). دو قسمت از شش قسمت چیزی.
- دودانگ خواندن، نرم و آهسته خواندن
لغت نامه دهخدا
(دُ گَ)
تیره ای از طایفۀ ممزایی ایل چهارلنگ بختیاری. (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 75)
لغت نامه دهخدا
(دُنَ / نِ)
تغایر. مغایرت. اختلاف. دوگونگی. مقابل یگانگی. مقابل وحدت:
بر سبوی دوگانگی زن سنگ
تا ز خمی برآیدت ده رنگ.
اوحدی.
و رجوع به دوگانه شود
لغت نامه دهخدا
(دُ گَ)
نام یکی از بخشهای شهرستان ساری. حدود و مشخصات آن به شرح زیر است: از طرف شمال به دهستان کلیجان رستاق. از خاور به بخش چهاردانگه. از باختر به بخش سوادکوه. از جنوب به خطالرأس سلسله جبال البرز. از نظر آمار تابع شهرستان شاهی و از نظر فرمانداری تابع شهرستان ساری است. منطقۀ بخش کوهستانی است و ارتفاعات آن جز خطالرأس اصلی البرز که به واسطۀ برودت زیاد عاری از اشجار می باشد مستور از جنگلهای انبوه و راههای بخش محدود و صعب العبور است. هوای بخش مرطوب ومعتدل است و در کنار رودخانه ها برنج کشت می نمایند. اکثر قراء بخش در روی ارتفاعات واقع گردیده است. مرتفعترین قلل کوههای بخش عبارتند از: قلۀ نیزآباد، قلۀ چهارنو، قلۀ شاه دژ که آثار قلعه ای بسیار قدیمی در روی آن مشاهده می شود. شعب مختلفی از سلسلۀ اصلی البرز به طرف شمال کشیده شده که عموماً مستور از جنگهای انبوه می باشد. رود خانه مهم بخش: 1- رود مشهور تجن است. 2- از دره های جنوبی دشت فریم شعباتی به نام شیرین رود، اشک رود، عروس داماد، پاجی و شعب کوچک دیگرسرچشمه می گیرند و به رود خانه تجن متصل میگردند. 3- پس از اتصال دو رود خانه بالا از تنگۀ سلیمان ابتدا به رود خانه لاجیم سپس با رود خانه گرم آب چهاردانگه یکی شده بطرف ساری جاری می شود و بعد رود خانه زارمرود نیز به آن ملحق می گردد. محصول عمده بخش: برنج و غلات و لبنیات و عسل است. بخش دودانگه از پنج دهستان تشکیل شده تعداد ده و سکنۀ هر یک به شرح زیر است:
دهستان نرم آب 34 آبادی 5300 نفر
دهستان فریم 33 آبادی 4800 نفر
دهستان بندرج 17 آبادی 4800 نفر
دهستان پشت کوه 12 آبادی 5500 نفر
دهستان بنافت 10 آبادی 4800 نفر
جمع 106 آبادی و 25200 نفر
مرکز بخش دودانگه فعلاً آبادی کهنه ده واقع در وسط دهستان فریم است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(دُگَ)
یکی از دهستانهای پنجگانه هوراند شهرستان اهر. آب آن از چشمه و رودخانه های محلی و قورچالی چای. آبادی: 20 پارچه. مرکز دهستان: هوراند. جمعیت آن در حدود 4150 تن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مردانگی
تصویر مردانگی
دلیری، بهادری، تهور، دلاوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلدادگی
تصویر دلدادگی
شیفتگی، عشق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
جنون و عدم تعقل، فساد عقل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دودانگ
تصویر دودانگ
یک سوم، سه یک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو گانگی
تصویر دو گانگی
مغایرت، اختلاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
((نِ))
بی عقل، بی خرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مردانگی
تصویر مردانگی
((مَ نِ))
مرد بودن، رجولیت، دلیری، شجاعت، دارای خصوصیات خوب انسانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دلدادگی
تصویر دلدادگی
((~. دِ))
عاشق شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوگانگی
تصویر دوگانگی
تفرقه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جاودانگی
تصویر جاودانگی
ابدیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
جنون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دودستگی
تصویر دودستگی
تفرقه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
Kookiness, Franticness, Frenzy, Insanity, Lunacy, Zaniness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مردانگی
تصویر مردانگی
Masculinity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جاودانگی
تصویر جاودانگی
Eternity, Immortality, Perpetuity, Timelessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دوبارگی
تصویر دوبارگی
Two
دیکشنری فارسی به انگلیسی
دهستانی در ساری، روستایی در گرگان
فرهنگ گویش مازندرانی
دودلی، دوگانگی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از کودکانگی
تصویر کودکانگی
infantilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مردانگی
تصویر مردانگی
masculinidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جاودانگی
تصویر جاودانگی
вечность , бессмертие , вечность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دوبارگی
تصویر دوبارگی
два
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دیوانگی
تصویر دیوانگی
безумие , эксцентричность , безумие , эксцентричность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جاودانگی
تصویر جاودانگی
Ewigkeit, Unsterblichkeit, Zeitlosigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی