- دوح
- خیمه مویین: ویان
معنی دوح - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
درخت بزرگ پر شاخ و بال و پر سایه
درخت تناور، درخت بزرگ پرشاخ و بال و پرسایه، سایبان بزرگ
بریدن ودریدن، شکافتن یا به معنی فضا یا سرزمین وسیع
مگس، چاه لب پر
در باور قدما، فرشتۀ موکل بر نامه ها و مراسلات. سابقاً بالای نامه ها می نوشتند «یا بدوح»
دو فرشته رخ دوپریر و گواژ خردو جان
Bipartisanship
двухпартийность
Zweiparteiensystem
двопартійність
dwupartyjność
bipartidarismo
bipartitismo
bipartidismo
bipartisme
twee-partijensysteem
bipartisanisme
ثنائيّة الحزبيّة
द्विदलीयता
דו-מפלגתיות
iki partili yapı
mfumo wa vyama viwili
ระบบสองพรรค
দ্বিদলীয়তা
دو جماعتی نظام
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
راحت، معرب از عبری، نام پیامبری که به دستور خداوند کشتی بزرگی ساخت و یاران خود را از طوفان نجات داد، نام سوره ای در قرآن کریم
بعید
ثانیا
راندن پیر شدن