- دواتگر
- کسی که دوات میسازد دویت گر، کسی که سماور سینی و ظروف دیگر سازد، کسی که اشیا فلزی را لحیم کند
معنی دواتگر - جستجوی لغت در جدول جو
- دواتگر ((دَ گَ))
- کسی که دوات می سازد، دویت گر، کسی که سماور و سینی و ظروف دیگر سازد، کسی که اشیاء فلزی را لحیم کند
- دواتگر
- کسی که دوات می سازد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آمه گر کبد کار دواتگر آمه گر
آمه گر کبد کار
سخنور، سخنگو، شاعر، قصه گو
پوستین دوز
پوستین دوز
شاعر و افسانه گو، سخنور و قصه خوان
جمع دستور
دعوت کننده
باز گوینده
آنکه دوات با خود دارد، منشی دبیر
دوم ثانی ددیگر
یار رفیق دوستدار
زورمند، قادر، توانا
دوستدار، دوست دارنده، یار مهربان
توانا، زورمند، کنایه از دارا، ثروتمند، مالدار
کسی که دیگری را به جشن و مهمانی یا برای کاری فرا می خواند، دعوت کننده
مصور، تصویرساز، نقاش
لاتینی چهاره زبانزدی در خنیا قطعه ای موسیقی مرکب از چهار جزو خواندنی یا نواختنی
نقاش، مجسمه ساز
نقاش، آفریننده
بسامد
آنکه دست سازد خالق ید
دعاگو، دعا کننده
جمع دفتر، دفترها، کتابچه ها، نامه ها، روزنامه ها، طومارها
جمع دایره
جمع دایره، دایره ها
داغ کننده، گرم کننده