جدول جو
جدول جو

معنی دوآزوک - جستجوی لغت در جدول جو

دوآزوک
مرتع پرتاسی درلفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُءْ)
امر عظیم. ج، دآلیک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دَبِ دَ وَ)
شرطبندی و گرو بستن در دویدن است. (لغت محلی شوشتر نسخۀ خطی کتاب خانه مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان سجاسرود بخش قیدار شهرستان زنجان، 634 تن سکنه دارد، از قنات و رودخانه آبیاری میشود، محصولش غلات و بنشن است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دُ دُ)
قسمی نای ترکی. (یادداشت مؤلف). رجوع به دودک و توتک شود
لغت نامه دهخدا
(دُ)
دهی است از بخش مینودشت شهرستان گرگان. در 14هزارگزی جنوب خاوری مینودشت. دارای 240 تن سکنه. آب آن از چشمه سار است. صنایع دستی زنان بافتن پارچۀ ابریشمی و چادرشب. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان لادیز بخش مسیر جادۀ شهرستان زاهدان با 100 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(دُ زَ)
دوز. دز. سرآستین:
ای طرفۀ خوبان من ای شهرۀ ری
لب را به سر دوزک بکن پاک از می.
رودکی.
رجوع به دز ودوز شود
لغت نامه دهخدا
(دَ وَ زَ)
هر چیز بزرگ و سبک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دولوک
تصویر دولوک
کار نهمار (نهمار عظیم)
فرهنگ لغت هوشیار
از روساهای کوهسار فندرسک استارآباد
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی جهیدن پرندگان جفت پریدن پرنده
فرهنگ گویش مازندرانی