جدول جو
جدول جو

معنی دهلیه - جستجوی لغت در جدول جو

دهلیه
گل رخشان داهلیا
تصویری از دهلیه
تصویر دهلیه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دهنیه
تصویر دهنیه
چربی روغنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهلیزه
تصویر دهلیزه
راه تنگ و دراز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهلیز
تصویر دهلیز
مکانی که در میان دروازه و خانه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهلقه
تصویر دهلقه
ستردن موی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهریه
تصویر دهریه
پرهامیان گروهی که جهان و پرهام را دیرین (قدیم) می دانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهلیه
تصویر اهلیه
سزاواری شایستگی در خوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهلیز
تصویر دهلیز
دهلیزه، دالیز، دالیج، راهرو تنگ و دراز، دالان، در علم زیست شناسی هر یک از دو حفرۀ فوقانی قلب که خون را به بطن ها می فرستد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دهلیز
تصویر دهلیز
((دِ))
راهرو، دالان، جمع دهالیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دهلیزه
تصویر دهلیزه
دهلیز، برای مثال در این دهلیزۀ تنگ آفریده / وجودی دارم از سنگ آفریده (نظامی۲ - ۲۲۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دلیه
تصویر دلیه
سرگشته زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهله
تصویر دهله
پل چوبی یا پلی که با سنگ سازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهله
تصویر دهله
گون، گیاهی خاردار با ساقه های ستبر و شاخه های بلند و انبوه و گل های سرخ، بنفش، سفید یا زرد کم رنگ که از آن کتیرا می گیرند
پل، سازه ای بر روی رودخانه یا دره یا خیابان و امثال آن برای عبور از روی آنها، خدک، بل، پول، قنطره، جسر
فرهنگ فارسی عمید