- دنیق
- گول آزمند
معنی دنیق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سنجیدن کار، گود افتادن چشم، تکیدن لاغر شدن
باریک از هر چیز، لطیف و تنگ
درست تیزنگر، ریزبین، باریک بین، مو به مو، تیزنگر
گیتی، جهان
این سرا، این جهان، گیتی، شتاب
فرومایه پست
نا کس بی خیر و بی عقل
زندگانی، حاضر، گیتی
با پشتکار
پسندیده، تعجب آور
خشمگین
پارسی تازی گشته دیبه دیبه دیبا
دور، چشم کم سو
خانه گچکاری شده، گچه ستاره ای است
پسر خوانده، کبتنگبین چوبی که بر سر آن موم انگبین دار گذارند و در کندو نهند تا کبت (زنبور عسل) بچگان را انگبین خوراند
زیبا و پسندیده، شگفت آور
مقابل آخرت، زندگانی حاضر، جهانی که در آن هستیم، در علم نجوم کرۀ زمین، جهان، گیتی، کهن بوم، کهن دز
دنیا خوردن: کنایه از بهره بردن از مال و ثروت و نعمت های دنیا، عیش و نوش کردن مثلاً دنیا دیدن به از دنیا خوردن
دنیا خوردن: کنایه از بهره بردن از مال و ثروت و نعمت های دنیا، عیش و نوش کردن مثلاً دنیا دیدن به از دنیا خوردن
نکتۀ باریک، کار پوشیده و دشوار، امر غامض، باریک، کم، هر چیز نرم، آرد
دست به گردن
گشن نژاده
خوش آیند، شگفت آور
((دُ))
فرهنگ فارسی معین
جهانی که در آن هستیم، کره زمین
دنیا را آب ببرد او را خواب می برد: کنایه از به خواب سنگین فرو رفته است، از همه چیز و همه کس غافل است
دنیا را آب ببرد او را خواب می برد: کنایه از به خواب سنگین فرو رفته است، از همه چیز و همه کس غافل است
Elaborate, Exact, Accurate, Exacting, Fastidious, Meticulous, Observant, Precise, Prudent, Rigorous, Thorough
Infernal
адский
точный , подробный , требовательный , придирчивый , тщательный , внимательный , предусмотрительный , строгий
höllisch
genau, ausführlich, anspruchsvoll, pedantisch, akribisch, aufmerksam, präzise, klug, rigoros, gründlich
пекельний