کلاه بزرگ و بلند خاص قضات. تخته کلاه، و وجه تسمیه، شباهت این کلاه به دن به معنی خم است، و صاحبان این کلاه را تخته کلاه می نامیدند. (یادداشت مؤلف). کلاه قاضی از نظر شباهت به دن. (از منتهی الارب). کلاه قاضی. (مهذب الاسماء)
کلاه بزرگ و بلند خاص قضات. تخته کلاه، و وجه تسمیه، شباهت این کلاه به دن به معنی خم است، و صاحبان این کلاه را تخته کلاه می نامیدند. (یادداشت مؤلف). کلاه قاضی از نظر شباهت به دن. (از منتهی الارب). کلاه قاضی. (مهذب الاسماء)
از لاتینی دناریوس، واحدی برای بیان ظرافت تار ابریشم، ریون، یا نایلون، و آن ظرافت تاری است که 9000 متر آن یک گرم وزن داشته باشد، بنابراین، مثلاً 9000 متر از تاری به ظرافت ’15 دنیه’ 15 گرم وزن دارد. دنیه اصلاً نام سکه ای بوده است که از زمان پین کوتاه تا انقلاب فرانسه در اروپای غربی رایج بوده و در آغاز از نقره و سرانجام از مس ضرب می شده است. (از دایرهالمعارف فارسی)
از لاتینی ِ دناریوس، واحدی برای بیان ظرافت تار ابریشم، ریون، یا نایلون، و آن ظرافت تاری است که 9000 متر آن یک گرم وزن داشته باشد، بنابراین، مثلاً 9000 متر از تاری به ظرافت ’15 دنیه’ 15 گرم وزن دارد. دنیه اصلاً نام سکه ای بوده است که از زمان پین کوتاه تا انقلاب فرانسه در اروپای غربی رایج بوده و در آغاز از نقره و سرانجام از مس ضرب می شده است. (از دایرهالمعارف فارسی)
روان با شوکت و حشمت. خرامیده به نشاط. (ناظم الاطباء). به نشاط خرامیده و به خوشحالی راه رفته. (برهان) (آنندراج) : امراح، شادمانه گردانیدن. دنیده گردانیدن. (المصادر زوزنی). رجوع به دنیدن و دنان شود، خوشحال و مسرور. (ناظم الاطباء)
روان با شوکت و حشمت. خرامیده به نشاط. (ناظم الاطباء). به نشاط خرامیده و به خوشحالی راه رفته. (برهان) (آنندراج) : امراح، شادمانه گردانیدن. دنیده گردانیدن. (المصادر زوزنی). رجوع به دنیدن و دنان شود، خوشحال و مسرور. (ناظم الاطباء)