جدول جو
جدول جو

معنی دنیع - جستجوی لغت در جدول جو

دنیع(دَ)
ناکس بی خیر و بی عقل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دنیع
نا کس بی خیر و بی عقل
تصویری از دنیع
تصویر دنیع
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دنیس
تصویر دنیس
(دخترانه و پسرانه)
نام یکی از پادشاهان یونآنکه افلاطون مدتی در دربار او بود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دنیز
تصویر دنیز
(دخترانه)
دریا، دریا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
(دخترانه)
عالم و گیتی، جهان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از منیع
تصویر منیع
استوار و بلند، بلندمرتبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
قبیح، زشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صنیع
تصویر صنیع
مصنوع، ساخته شده، پرورش داده شده، ویژگی شمشیر صیقل شده، صنعت، عمل، کار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
مقابل آخرت، زندگانی حاضر، جهانی که در آن هستیم، در علم نجوم کرۀ زمین، جهان، گیتی، کهن بوم، کهن دز
دنیا خوردن: کنایه از بهره بردن از مال و ثروت و نعمت های دنیا، عیش و نوش کردن مثلاً دنیا دیدن به از دنیا خوردن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ عَ)
مؤنث دنیع. ناکس بی خیر و بی عقل. (منتهی الارب). خسیسه. ج، دنایع. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
زشت، قبیح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ینیع
تصویر ینیع
خرما رسیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منیع
تصویر منیع
محکم و استوار، بلند، رفیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قنیع
تصویر قنیع
خوارمندی نماینده در سئوال، بسنده کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنیع
تصویر صنیع
پرورده تربیت یافته ساخته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنیع
تصویر سنیع
خوبروی مرد، بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
زندگانی، حاضر، گیتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنیق
تصویر دنیق
گول آزمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنیه
تصویر دنیه
فرومایه پست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنیی
تصویر دنیی
این سرا، این جهان، گیتی، شتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمیع
تصویر دمیع
اشکریز: گرفتار بیماری اشکریزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریع
تصویر دریع
زرهک زره کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلیع
تصویر دلیع
شاهراه، راه هموار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنوع
تصویر دنوع
زفتیدن زفت گشتن، ناکسی فرومایگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنیع
تصویر صنیع
((صَ))
ساخته شده، پرورش داده شده، صیقل شده، ماهر در حرفه و پیشه، طعام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منیع
تصویر منیع
((مَ))
استوار، بلند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
((دُ))
جهانی که در آن هستیم، کره زمین
دنیا را آب ببرد او را خواب می برد: کنایه از به خواب سنگین فرو رفته است، از همه چیز و همه کس غافل است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
((شَ))
زشت، هولناک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دنیی
تصویر دنیی
((دُ))
منسوب به دنیا، دنیوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دنیا
تصویر دنیا
گیتی، جهان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دنیء
تصویر دنیء
Infernal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
Dastardly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دنیء
تصویر دنیء
адский
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شنیع
تصویر شنیع
подло
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دنیء
تصویر دنیء
höllisch
دیکشنری فارسی به آلمانی