جدول جو
جدول جو

معنی دنوچ - جستجوی لغت در جدول جو

دنوچ
خوشه ی دوباره سبز شده ی برنج، جوانه ی نورسته ی گیاهان و
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دنو
تصویر دنو
نزدیک شدن، نزدیک بودن
فرهنگ فارسی عمید
(دَ)
دانشمند. ج، دنج. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
درخت کاج، (ناظم الاطباء)، ناژ، ناژو، ناز، نوژ، نوز، رجوع به ناژ شود:
زیب زمانه باد ز تاج و سریر تو
تا هست زیب بستان از سرو و بید و نوچ،
مجد همگر،
،
در تداول، آلوده به چیزی چسبنده چون عسل و شیره، وزک ناک، چسبناک، چسبنده از مادۀ شیرین، چون آب قند یا شیرۀ انگور و مانند آن، (یادداشتهای مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(تَ فَشْ شُ)
نزدیک شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (دهار) (غیاث). نزدیک آمدن. (تاج المصادر بیهقی). ادّناء. (المصادر زوزنی). رجوع به ادناء شود
لغت نامه دهخدا
(دُ نُوو)
قرب. نزدیکی. (آنندراج) (غیاث) ، خویشی و قرابت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
موضعی است در مغرب اردهان
لغت نامه دهخدا
(تَ شَ / شِ رِ)
رام گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ فَشْ شُ)
تتبع و جستجو کردن مداق امور را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
کسی که نفقه را بر عیال خود تنگ کند. ج، دنق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دنو
تصویر دنو
نزدیک شدن نزدیک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنوع
تصویر دنوع
زفتیدن زفت گشتن، ناکسی فرومایگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوچ
تصویر نوچ
چیز چسبناک بسبب شیرینی زیاد: دستم نوچ شده است، کاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنوح
تصویر دنوح
رام گشتن رامگشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنو
تصویر دنو
((دُ نُ))
نزدیک شدن، نزدیک بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نوچ
تصویر نوچ
چسبناک، چسبناکی ناشی از شیرینی، کاج
فرهنگ فارسی معین
رشد دوباره ی ساقه ی برنج بعد از برداشت محصول
فرهنگ گویش مازندرانی
جوانه ی درخت، از اصوات جهت راندن اسب
فرهنگ گویش مازندرانی