- دندم
- گیاه سیاه شده
معنی دندم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فی الفور، فوراً، در ساعت
گیاه خشک
هر یک از استخوانهای پهلو
گیاه خشک گیاه سیاه شده، درخت خشک
گل میمون
دولبه، از دو سو ببرد
پشیمان بودن
غرغر، سخن گفتن زیر لب، سخن گفتن زیر لب از روی خشم و دلتنگی، با خود حرف زدن از سر قهر و غضب، غر و لند کردن، ژکیدن، رکیدن، زکیدن، لند لند کردن، لندیدن، غر غر کردن، دندیدن
نادم شدن، پشیمان شدن، توبه و پشیمانی
در حال، فی الحال، فوری، فوراً، بی درنگ
دارای دو دم یا دو لبه مثلاً شمشیر دودم
دند، در علم زیست شناسی هر یک از دوازده استخوان قوسی شکل که از ستون مهره ها به طرف جلو و به سمت جناغ سینه کشیده شده و قفس سینه را تشکیل می دهند، هر یک از دندانه های چرخ یا میلۀ دندانه دار ماشین
نوعی دانۀ کوچک سرشار از نشاسته که غذای اصلی انسان است و از آن آرد و نان تهیه می کنند، بوتۀ این گیاه برگ های بلند و باریک دارد و هر ساقۀ آن دارای سنبله است، حنطه
خون سیاوشان از گیاهان، چوب بکم (بقم)، جو از گیاهان بقم، خون سیاوشان دم الاخوین، جو
یکی از غلات که از آرد آن نان درست میکنند و یکی از غذاهای اصلی انسان است
پشیمانی
((دَ دِ))
فرهنگ فارسی معین
هر یک از استخوان های خمیده قفسه سینه که از پشت به مهره ها وصل می شود، وسیله ای برای حرکت یا تغییر دادن سرعت در اتومبیل
از دنده چپ بلند شدن: کنایه از سر حال نبودن
از دنده چپ بلند شدن: کنایه از سر حال نبودن
((گَ دُ))
فرهنگ فارسی معین
گیاهی است یک ساله، علفی با ریشه افشان و ساقه میان تهی که از آرد آن برای پختن نان استفاده می شود
احمق، ابله، کودن، فرومایه
پشیمانی، اندوه و افسوس
دنده
احمق، ابله، کودن،برای مثال اندر این شهر بسی ناکس برخاسته اند / همه خرطبع و همه احمق و بی دانش و دند (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۰) ، فرومایه
تخم میوۀ بیدانجیر ختایی که به اندازۀ پستۀ کوچک است و هر سه دانۀ آن در یک غلاف جا دارد و در ابتدا سبز رنگ است و پس از رسیدن زرد یا سیاه می شود، مغز آن در طب به کار می رود، برگ هایش شبیه برگ بادنجان و گل هایش زرد رنگ است و بلندیش تا سه متر می رسد، حب السلاطین
احمق، ابله، کودن،
تخم میوۀ بیدانجیر ختایی که به اندازۀ پستۀ کوچک است و هر سه دانۀ آن در یک غلاف جا دارد و در ابتدا سبز رنگ است و پس از رسیدن زرد یا سیاه می شود، مغز آن در طب به کار می رود، برگ هایش شبیه برگ بادنجان و گل هایش زرد رنگ است و بلندیش تا سه متر می رسد، حب السلاطین
پشیمانی پشیمانی ندامت: بهرقدمی که بگذاری ندمی روی خواهدنمود
استخوان پهلو، دنده، دندان، افزاری است جولاهگان را و آن چوبی است دندانه دندانه به عرض پارچه ای که بافند و از هر دندانه تاری می گذرانند