- دناسه
- چرکینی، آکناکی، زشت گشتن
معنی دناسه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آموزش دادن آموزاندن، گاییدن، دانایی، پژوهش
تعریف، معرف، شاخص، ID، مشخصه
نزدیکی خویشی
کوتاه بالا زن، مورچه
زفتیدن (بخیل گشتن)، ناکس شدن
چرکینی، آکناکی، زشت گشتن
کوتاه بالا مرد
گروه مردم گروزه
نرمخویی
جنباندن
کندو
خاکروبه خانه روبه
نفس نفس زدن، اضطراب
دنائه زفتی، پستی، زبونی