- دمستق
- یونانی تازی گشته بر نام فرماندهان سپاهیان بیزانس
معنی دمستق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ابریشم سفید، تاری بسیار نازک و محکم که از باز کردن پیلۀ کرم ابریشم تهیه می شود و در صنایع نساجی و تهیۀ تار بعضی از سازهای موسیقی به کار می رود، حریر، بریشم، معرّب واژۀ پارسی دمسه، کج، سیلک، بهرامه، قزّ، پناغ، کناغ
پارسی تازی گشته مشته چغانه چغانه