ده کوچکی است از دهستان تمین بخش میرجاوه شهرستان زاهدان. در 19هزارگزی جنوب باختری میرجاوه. کنار راه فرعی میرجاوه به خاش. با 45 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان تمین بخش میرجاوه شهرستان زاهدان. در 19هزارگزی جنوب باختری میرجاوه. کنار راه فرعی میرجاوه به خاش. با 45 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
قصبه ای جزء دهستان زهرا بخش بوئین شهرستان قزوین، دارای 2070 تن سکنه است. آب آن از قنات و در بهار از رودخانه حاجی عرب تأمین میشود. محصول آن غلات، انگور، خربزه و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
قصبه ای جزء دهستان زهرا بخش بوئین شهرستان قزوین، دارای 2070 تن سکنه است. آب آن از قنات و در بهار از رودخانه حاجی عرب تأمین میشود. محصول آن غلات، انگور، خربزه و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. سکنۀ آن 764 تن. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا غلات، پنبه، زیره، میوه و ابریشم. صنایع دستی زنان چادرشب و ابریشم بافی و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان طبس بخش صفی آباد شهرستان سبزوار. سکنۀ آن 764 تن. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا غلات، پنبه، زیره، میوه و ابریشم. صنایع دستی زنان چادرشب و ابریشم بافی و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
کنایه از دنیای دیگرست. مرگ که خاتمت زندگی است و مرادف با عدم خانه و عدم زار و عدم گاه است: کس نیامد به جهان کز غم ابنای جهان کف زنان رقص کنان تا عدم آباد نرفت. طالب آملی (از آنندراج). اگر اندک حرکتی... صادر گشتی عقوبت و تنکیل آن به غیر به عدم آباد فرستادن قناعت نکردی. (ترجمه محاسن اصفهان). ظلم و عدوان از اطراف امصار و بلاد روی به عدم آباد آورد. (حبیب السیر چ طهران ص 322)
کنایه از دنیای دیگرست. مرگ که خاتمت زندگی است و مرادف با عدم خانه و عدم زار و عدم گاه است: کس نیامد به جهان کز غم ابنای جهان کف زنان رقص کنان تا عدم آباد نرفت. طالب آملی (از آنندراج). اگر اندک حرکتی... صادر گشتی عقوبت و تنکیل آن به غیر به عدم آباد فرستادن قناعت نکردی. (ترجمه محاسن اصفهان). ظلم و عدوان از اطراف امصار و بلاد روی به عدم آباد آورد. (حبیب السیر چ طهران ص 322)
دهیست از بخش کوهپایه شهرستان اصفهان. در ده هزارگزی شمال خاور کوهپایه و چهارهزارگزی شمال جادۀ یزد واقع است. کوهستانی است و 448 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهیست از بخش کوهپایه شهرستان اصفهان. در ده هزارگزی شمال خاور کوهپایه و چهارهزارگزی شمال جادۀ یزد واقع است. کوهستانی است و 448 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی جزء دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 55 هزارگزی جنوب رودسر و 19 هزارگزی جنوب باختری سی پل و چهار هزارگزی شوئیل واقع است. کوهستانی، سردسیر. دارای 75 تن سکنه. آب آن از چشمه و استخر. محصول آنجا غلات، بنشن، ارزن، فندق و لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری، شال و کرباس بافی است. راه مالروی صعب العبور دارد. اکثر سکنۀ آن زمستان برای تأمین معاش به گیلان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان اشکور پائین بخش رودسر شهرستان لاهیجان که در 55 هزارگزی جنوب رودسر و 19 هزارگزی جنوب باختری سی پل و چهار هزارگزی شوئیل واقع است. کوهستانی، سردسیر. دارای 75 تن سکنه. آب آن از چشمه و استخر. محصول آنجا غلات، بنشن، ارزن، فندق و لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری، شال و کرباس بافی است. راه مالروی صعب العبور دارد. اکثر سکنۀ آن زمستان برای تأمین معاش به گیلان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان فشگلدرۀ بخش آبیک شهرستان قزوین واقع در 12000گزی شمال آبیک. کوهستانی، معتدل. سکنۀ آن 1382 تن. آب آن از رودخانه، چشمه. محصول آنجا غلات، حبوبات و تاکستان. شغل اهالی زراعت و کارگری در معادن زغال سنگ است. دبستان 4 کلاسه دارد. معدن زغال سنگ در 5000 گزی جنوب غربی آن واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان فشگلدرۀ بخش آبیک شهرستان قزوین واقع در 12000گزی شمال آبیک. کوهستانی، معتدل. سکنۀ آن 1382 تن. آب آن از رودخانه، چشمه. محصول آنجا غلات، حبوبات و تاکستان. شغل اهالی زراعت و کارگری در معادن زغال سنگ است. دبستان 4 کلاسه دارد. معدن زغال سنگ در 5000 گزی جنوب غربی آن واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران، واقعدر هفت هزار گزی باختر علیشاه عوض و دوهزارگزی جنوب راه ماشین رو فرعی علیشاه عوض به شهرآباد. جلگه و معتدل و دارای 223 تن سکنه. آب آن از قنات و رود کرج. محصول آنجا غلات، صیفی، بنشن و چغندر. شغل اهالی زراعت وراه آن ماشین رو است. در زمستان از ایل میش مست به حدود این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزء بخش شهریار شهرستان تهران، واقعدر هفت هزار گزی باختر علیشاه عوض و دوهزارگزی جنوب راه ماشین رو فرعی علیشاه عوض به شهرآباد. جلگه و معتدل و دارای 223 تن سکنه. آب آن از قنات و رود کرج. محصول آنجا غلات، صیفی، بنشن و چغندر. شغل اهالی زراعت وراه آن ماشین رو است. در زمستان از ایل میش مست به حدود این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
ده کوچکی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت، واقع در سی هزارگزی جنوب باختری کهنوج و پانزده هزارگزی راه فرعی کهنوج به میناب. دارای 40 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت، واقع در سی هزارگزی جنوب باختری کهنوج و پانزده هزارگزی راه فرعی کهنوج به میناب. دارای 40 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
دهی است جزء دهستان دودانگۀ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین در 210 هزارگزی جنوب باختر ضیأآباد و 19 هزارگزی راه عمومی. موقع جغرافیایی آن در کوهستان سردسیر. سکنۀ آن 485 تن. آب آن از چشمه سار. محصولات آن غلات، و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان دودانگۀ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین در 210 هزارگزی جنوب باختر ضیأآباد و 19 هزارگزی راه عمومی. موقع جغرافیایی آن در کوهستان سردسیر. سکنۀ آن 485 تن. آب آن از چشمه سار. محصولات آن غلات، و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
ده کوچکی است از دهستان و بخش سیمکان شهرستان جهرم، واقع در 4هزارگزی خاور کلاکلی و 2 هزارگزی راه مالرو سیمکان به میمند. سکنۀ آن 35 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
ده کوچکی است از دهستان و بخش سیمکان شهرستان جهرم، واقع در 4هزارگزی خاور کلاکلی و 2 هزارگزی راه مالرو سیمکان به میمند. سکنۀ آن 35 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است جزء دهستان شراء پائین بخش وفس شهرستان اراک، در 30 هزارگزی جنوب باختری کمیجان کنار جادۀ ملایر به خنداب با 968 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه اتومبیل رو است، روی رودخانه توه چای آثارپل آجری که از بناهای شاه خدابنده میباشد وجود دارد، زیارتگاهی در جنوب آبادی موسوم به امام زاده ابوالحسن و امید خاتون که میگویند پسر و دختر امام چهارم میباشند وجود دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان شراء پائین بخش وفس شهرستان اراک، در 30 هزارگزی جنوب باختری کمیجان کنار جادۀ ملایر به خنداب با 968 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه اتومبیل رو است، روی رودخانه توه چای آثارپل آجری که از بناهای شاه خدابنده میباشد وجود دارد، زیارتگاهی در جنوب آبادی موسوم به امام زاده ابوالحسن و امید خاتون که میگویند پسر و دختر امام چهارم میباشند وجود دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان کربال بخش زرقان، شهرستان شیراز. واقع در 21هزارگزی خاور زرقان و 2هزارگزی راه فرعی بند امیر به سلطان آباد، با 191 تن سکنه. آب آن از رود کر و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان کربال بخش زرقان، شهرستان شیراز. واقع در 21هزارگزی خاور زرقان و 2هزارگزی راه فرعی بند امیر به سلطان آباد، با 191 تن سکنه. آب آن از رود کر و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان فراهان علیا بخش فرمهین شهرستان اراک، کوهستانی و سردسیری است و سکنۀ آن 837 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، ارزن، بن شن، پنبه، کنجد، کرچک می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) ، بلندی کوه. ستیغ کوه. قلۀ کوه: ببودند یک هفته بر برزکوه سرهفته گشتند یکسر ستوه. فردوسی. که اکنون شما را بدین برزکوه بباید بدن ناپدید از گروه. فردوسی
دهی است از دهستان فراهان علیا بخش فرمهین شهرستان اراک، کوهستانی و سردسیری است و سکنۀ آن 837 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، ارزن، بن شن، پنبه، کنجد، کرچک می باشد. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) ، بلندی کوه. ستیغ کوه. قلۀ کوه: ببودند یک هفته بر برزکوه سرهفته گشتند یکسر ستوه. فردوسی. که اکنون شما را بدین برزکوه بباید بدن ناپدید از گروه. فردوسی
دهی است از بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد با 120 تن سکنه. آب آن از رود خانه پیر محمدشاه و محصول آن غلات، حبوب و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) ، شتافتن شتر ماده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). شتافتن و پیش افتادن ناقه. (از اقرب الموارد) ، وقت برکنده شدن موی. (ناظم الاطباء). رسیدن وقت افتادن موی. (از اقرب الموارد)
دهی است از بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد با 120 تن سکنه. آب آن از رود خانه پیر محمدشاه و محصول آن غلات، حبوب و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) ، شتافتن شتر ماده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). شتافتن و پیش افتادن ناقه. (از اقرب الموارد) ، وقت برکنده شدن موی. (ناظم الاطباء). رسیدن وقت افتادن موی. (از اقرب الموارد)
ده کوچکی است از دهستان بازفت بخش اردل شهرستان شهر کرد که در 105 هزارگزی شمال باختر اردل واقع و دارای 25 تن سکنه میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان بازفت بخش اردل شهرستان شهر کرد که در 105 هزارگزی شمال باختر اردل واقع و دارای 25 تن سکنه میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان پیرگان بخش اردل شهرستان شهرکرد که در 51 هزارگزی شمال باختر اردل و 24 هزارگزی راه فارسان به باباحیدر و 26 هزارگزی کوهرنگ واقع است. کوهستانی و معتدل است و 74 تن سکنه دارد. آبش ازچشمه مروارید. محصولش غلات، پشم، روغن، کتیرا. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان جاجیم بافی و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
ده کوچکی است از دهستان پیرگان بخش اردل شهرستان شهرکرد که در 51 هزارگزی شمال باختر اردل و 24 هزارگزی راه فارسان به باباحیدر و 26 هزارگزی کوهرنگ واقع است. کوهستانی و معتدل است و 74 تن سکنه دارد. آبش ازچشمه مروارید. محصولش غلات، پشم، روغن، کتیرا. شغل اهالی زراعت و گله داری، صنایع دستی زنان جاجیم بافی و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
دهی است جزء بخش شمیران شهرستان تهران، چهارهزارگزی خاور تجریش، در دامنه سردسیر، 367 تن سکنه دارد، آب از چشمه سار کوهستانی و قنات، محصول آن غلات، مختصر بنشن، میوه جات مختلف، شغل اهالی زراعت، کسب، باغبانی، راه شوسه به تجریش دارد، شاه آباد که بیمارستان مسلولین در آن واقع است مجاور دارآباد و جزء دارآباد منظورشده است، در این بیمارستان 800 الی 1000 نفر مریض معالجه میشوند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 86)
دهی است جزء بخش شمیران شهرستان تهران، چهارهزارگزی خاور تجریش، در دامنه سردسیر، 367 تن سکنه دارد، آب از چشمه سار کوهستانی و قنات، محصول آن غلات، مختصر بنشن، میوه جات مختلف، شغل اهالی زراعت، کسب، باغبانی، راه شوسه به تجریش دارد، شاه آباد که بیمارستان مسلولین در آن واقع است مجاور دارآباد و جزء دارآباد منظورشده است، در این بیمارستان 800 الی 1000 نفر مریض معالجه میشوند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 86)
دهی است از دهستان یک مهۀ بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز واقع در 40 هزارگزی جنوب خاوری مسجد سلیمان و 2 هزارگزی خاور راه شوسۀ مسجد سلیمان به هفت گل. هوای آن گرم و دارای 700 تن سکنه است. آب آنجا از گلگیر تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی کارگری شرکت نفت و زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. ساکنین از طایفه هفت لنگ بختیاری میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان یک مهۀ بخش مسجد سلیمان شهرستان اهواز واقع در 40 هزارگزی جنوب خاوری مسجد سلیمان و 2 هزارگزی خاور راه شوسۀ مسجد سلیمان به هفت گل. هوای آن گرم و دارای 700 تن سکنه است. آب آنجا از گلگیر تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی کارگری شرکت نفت و زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. ساکنین از طایفه هفت لنگ بختیاری میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان بادرود بخش نطنز شهرستان کاشان در 32هزارگزی شمال نطنز. دارای 1100 تن سکنه است. آب آن از چهار رشته قنات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان بادرود بخش نطنز شهرستان کاشان در 32هزارگزی شمال نطنز. دارای 1100 تن سکنه است. آب آن از چهار رشته قنات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک. دارای 966تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، انگور و میوه. در تپۀ مجاور این ده آثار بناهای قدیمی دیده میشود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک. دارای 966تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، انگور و میوه. در تپۀ مجاور این ده آثار بناهای قدیمی دیده میشود. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان دیزمار غربی بخش ورزقان شهرستان اهر، در 46هزارگزی شمال غربی ورزق و سی و پنج هزار و پانصدهزارگزی راه تبریز به اهر و در منطقۀ کوهستانی معتدل واقع و دارای 511 تن سکنه است. آبش از چشمه و محصولش غلات سردرختی و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آن جاجیم بافی است و دارای یک استخر طبیعی میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان دیزمار غربی بخش ورزقان شهرستان اهر، در 46هزارگزی شمال غربی ورزق و سی و پنج هزار و پانصدهزارگزی راه تبریز به اهر و در منطقۀ کوهستانی معتدل واقع و دارای 511 تن سکنه است. آبش از چشمه و محصولش غلات سردرختی و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی آن جاجیم بافی است و دارای یک استخر طبیعی میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)