آب که از تاک جهد در بهاران. (منتهی الارب) (آنندراج) (از مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، جان دانه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یافوخ. دماعه. و رجوع به یافوخ و جان دانه شود، آب چشم که از علتی یا پیری باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آب که از چشم فرورود. (مهذب الاسماء)
آب که از تاک جهد در بهاران. (منتهی الارب) (آنندراج) (از مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، جان دانه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یافوخ. دماعه. و رجوع به یافوخ و جان دانه شود، آب چشم که از علتی یا پیری باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آب که از چشم فرورود. (مهذب الاسماء)