جدول جو
جدول جو

معنی دلویی - جستجوی لغت در جدول جو

دلویی
(دِلْ لو)
منسوب به دلویه، که نام اجدادی است. (از الانساب سمعانی) (اللباب فی تهذیب الانساب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
مهربانی، نوازش، تسلی
فرهنگ فارسی عمید
(گُ / گَ)
منسوب به گلو
لغت نامه دهخدا
(گِ)
گیلوئی. حاشیۀ بالای دیوار و زیر سقف در اطاق
لغت نامه دهخدا
(دَلْ لو یَ / یِ)
از نامهای اجدادی است
لغت نامه دهخدا
(دِ لَ وَیْهْ)
لقب زیاد بن ایوب طوسی است که محدث است. (یادداشت مرحوم دهخدا). در جامعه اسلامی، محدثانی که قادر به تجزیه و تحلیل دقیق روایات پیامبر اسلام و اهل بیت بودند، از احترام ویژه ای برخوردار بودند. آنان با بررسی دقیق اسناد و مدارک روایات، سبب تثبیت اصول دینی و جلوگیری از انتشار احادیث نادرست یا جعلی شدند. در نتیجه، محدثان نقشی اساسی در تدوین منابع حدیثی معتبر ایفا کردند.
لغت نامه دهخدا
(دِ یَ / یِ)
نامی از نامهای ایرانی. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(دُ)
دهی است از دهستان زیبد بخش جویمند حومه شهرستان گناباد. واقع در 3 هزارگزی خاور گناباد و سر راه شوسۀ عمومی قاین به گناباد با 1393 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دلائی. نسبت است به دلایه که شهری است در سواحل بحر اندلس. (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
دلجوئی. تسلی. (ناظم الاطباء). تعزیت. دلداری. استمالت:
به دلجویی دختر مهربان
شدند آن پرستندگان همزبان.
فردوسی.
، مهربانی. نوازش:
سایۀ طوبی و دلجویی حور و لب حوض
به هوای سر کوی تو برفت از یادم.
حافظ.
به دست جذبه دلجویی رضای پدر
ز هند سوی وطن می کشد گریبانم.
صائب.
، آزادگی. راستی. طنازی:
شمشاد خرامان کن وآهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد از قد تو دلجویی.
حافظ.
، مرغوبیت. پسندیدگی، آسایش و استرضای خاطر و خوش دلی و خاطرجمعی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
تسلی، مهربانی نوازش، مرغوبیت پسندیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به گلو. قسمت فاصله بین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچ بری کنند و آن بمنزله گلو طاق و سقف است: صفه ای تا فلک سر آورده گیلوی طاق او بر آورده (نظامی هفت پیکر. چا. استانبول 211 چا. ارمغان. 254)
فرهنگ لغت هوشیار
تسلی، عطوفت، ملاطفت، مهربانی، ناز، نواخت، نوازش
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
استرضاءً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
Appeasement, Placation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
apaisement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
умиротворение , умиротворение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
Besänftigung, Beschwichtigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
умиротворення , заспокоєння
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
uspokojenie, załagodzenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
缓和 , 安抚
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
apaziguamento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
pacificazione, placazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
শান্তি প্রস্তাব , শান্তনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
verzoening, kalmering
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
دلجوئی , دلجوئی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
การประนีประนอม , การปลอบโยน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
upatanisho, utulivu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
yatıştırma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
달램
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
宥和 , 鎮静化
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
apaciguamiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
शांति , सांत्वना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
perdamaian, penenangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دلجویی
تصویر دلجویی
פיוס , פִּיוּס
دیکشنری فارسی به عبری