جدول جو
جدول جو

معنی دلقند - جستجوی لغت در جدول جو

دلقند(دِ قَ)
دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار. با 527 تن سکنه. آب آن از قنات، و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دلبند
تصویر دلبند
کسی که انسان او را از ته دل دوست بدارد مانند فرزند عزیز، بسته شده به دل، معشوق، محبوب
فرهنگ فارسی عمید
(قَ قَ)
صبغی است اساکفه را. (اقرب الموادر). زاج سرخ را گویند. و بعضی زاج کبود را گفته اند. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (برهان). ماده ای است بین شب و زاج. رجوع به نخبه الدهر دمشقی ص 80 شود. زاج سبز. (تحفۀ حکیم مؤمن). نوعی از زاج است به رنگ سبز. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) (فرهنگ شعوری ج 2 ورق 22 الف). رجوع به قلقنت و قلقطار شود
لغت نامه دهخدا
(دُ بَ)
دل بند. عمامه. (مقدمه الادب زمخشری ص 62). دستار و عمامه و تاج و کلاه و دیهیم. (ناظم الاطباء). دولبند. تول بند: دلبند کاغذ، فروقه. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به دولبند شود
لغت نامه دهخدا
(گُ قَ)
نام اصلی گلشکری که در آفتاب تربیت یافته باشد نه بر آتش. و آنرا گلشکر و گلنگبین نیز گویند. (میزان الادویه ص 357). مربای گل سرخ که با قند ساخته باشند. (ناظم الاطباء) :
قرص لیموی و گوارشت لطیف عنبر
گلشکر باشد و گلقند و شراب دینار.
بسحاق اطعمه.
و رجوع به گلشکر و گل انگبین و گلنگبین شود، کنایه از لب معشوق. (غیاث) (آنندراج) :
طرب فزایی گلقند نکته پردازش
سرور مرغ چمن بر پر مگس بندد.
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَ لَ)
دهی است از دهستان فندرسک بخش رامیان شهرستان گرگان. واقع در 10هزارگزی باختر را میان و در کنار راه شوسۀ رامیان به گرگان با 280 تن سکنه. آب آن از رودخانه و قنات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(دِ قَ)
جماعتی از مشاهیر بیهق هستند که نسبت آنان به دیه دلقند است و شرح حال برخی از آنان در تاریخ بیهق آمده است. رجوع به تاریخ بیهق ص 128 شود
لغت نامه دهخدا
(دِ قَ)
دهی است از دهستان ریوند بخش حومه شهرستان نیشابور. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دِ قَ)
دهی است از دهستان آزادوار بخش جغتای شهرستان سبزوار با 200 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(دِ قَ)
دهی معمور و مسکون بوده است به بیهق. (از تاریخ بیهق ص 128)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دلبند
تصویر دلبند
اسیر کننده دل، دلکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلقند
تصویر قلقند
لاتینی تازی گشته زاگ سرخ زاگ کبود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلبند
تصویر دلبند
((~. بَ))
عزیز، محبوب
فرهنگ فارسی معین