جدول جو
جدول جو

معنی دلشدگی - جستجوی لغت در جدول جو

دلشدگی
(دِ شُ دَ /دِ)
حالت و کیفیت دلشده. غمزدگی. پریشانی و اضطراب، عاشقی. عشق:
مردمان گویند این دلشدگی چیست بر او
این قضائی است بر این سر که ندانم چه قضاست.
فرخی.
در دلشدگی قرار می دار
صبری بستم بکار می دار.
نظامی.
غم داد دل ازکنارشان برد
وز دلشدگی قرارشان برد.
نظامی.
، دیوانگی. جنون. (ناظم الاطباء). خلفه. تعتﱡه. عتاهه. عته. (ع / ع ) . (منتهی الارب). معتوهی، حماقت. نادانی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دلشدگی
عاشقی، حماقت نادانی، دیوانگی جنون
تصویری از دلشدگی
تصویر دلشدگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دلدادگی
تصویر دلدادگی
شیفتگی، عاشقی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دل شدگی
تصویر دل شدگی
دلدادگی، شیفتگی، عاشقی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دوندگی
تصویر دوندگی
تک و دو، عمل دونده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دریدگی
تصویر دریدگی
پارگی، پاره شدگی، چاک، شکاف، کنایه از پررویی، بی شرمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلودگی
تصویر آلودگی
حالت و چگونگی آلوده، آمیختگی با هر چیز ناپاک، ناپاکی، برای مثال زآن نجاسات ره و آلودگی / نور را حاصل نگردد بدرگی (مولوی - ۷۲۳)لکۀ کثیف روی لباس، برای مثال پاک بشوی از همه آلودگی / پیرهن و چادر و شلوار خویش (ناصرخسرو - ۱۷۸) کنایه از اعتیاد به مواد مخدر، الکل و مانند آن، کنایه از عادت به کار زشت، گناه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دمیدگی
تصویر دمیدگی
روییدگی، طلوع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دویدگی
تصویر دویدگی
تاخت و تکاپو، دویدگی اسب بسرعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنندگی
تصویر دنندگی
دوندگی به نشاط، خرامندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوندگی
تصویر دوندگی
تند رونده و تازنده و تاخت کننده، شتابنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهندگی
تصویر دهندگی
دهش و عطیه و موهبت و سخاوت و کرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دل دهی
تصویر دل دهی
دلجویی، استمالت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمیدگی
تصویر دمیدگی
نفخه، حالت دمیدن، آماس، بر آمدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلتنگی
تصویر دلتنگی
حالت کیفیت تنگدل اندوهگینی غمناکی ملامت تنگدلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریدگی
تصویر دریدگی
چاک و شکاف و پاره شدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درندگی
تصویر درندگی
عمل درنده، سبعیت
فرهنگ لغت هوشیار
عمل و فعل آلوده لوث آلایش، عادت به اعمال زشت انحطاط اخلاقی، گناه فسق فجور جرم، لکه شوخ وسخ، گه عذره، دین وام بدهکاری یاآلودگی آب. تیرگی آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلدادگی
تصویر دلدادگی
شیفتگی، عشق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلودگی
تصویر آلودگی
((دِ))
ناپاکی، آلایش، لکه، عادت به اعمال زشت، گناه، فسق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دلدادگی
تصویر دلدادگی
((~. دِ))
عاشق شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دریدگی
تصویر دریدگی
((دَ دِ))
پاره شدگی، پارگی، بی شرمی
فرهنگ فارسی معین
اشمئزاز، بی رغبتی، بیزاری، بی میلی، تنافر، تنفر، وازدگی
متضاد: رغبت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از آلودگی
تصویر آلودگی
Contaminant, Contamination, Filthiness, Pollution, Infestation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دلتنگی
تصویر دلتنگی
Longing, Homesickness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آلودگی
تصویر آلودگی
заражение , загрязнитель , загрязнение , грязь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دلتنگی
تصویر دلتنگی
тоска по дому , тоска
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آلودگی
تصویر آلودگی
Befall, Schadstoff, Verschmutzung, Schmutz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دلتنگی
تصویر دلتنگی
Heimweh, Sehnsucht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آلودگی
تصویر آلودگی
зараження , забруднювач , забруднення , бруд
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دلتنگی
تصویر دلتنگی
туга за домом , туга
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آلودگی
تصویر آلودگی
infestacja, zanieczyszczenie, brudność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دلتنگی
تصویر دلتنگی
tęsknota do domu, tęsknota
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آلودگی
تصویر آلودگی
感染 , 污染物 , 污染 , 肮脏
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دلتنگی
تصویر دلتنگی
思乡病 , 渴望
دیکشنری فارسی به چینی