جدول جو
جدول جو

معنی دلبحه - جستجوی لغت در جدول جو

دلبحه(تَ فَجْ جُ)
خم و پست کردن پشت خود را. (از منتهی الارب). منحنی کردن پشت را و بزیر انداختن سر را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ غَرْ رُ)
دویدن از ترس، پست و خم کردن پشت خود را. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، رام و خوار گردانیدن. (از منتهی الارب). دربخه
لغت نامه دهخدا
(دُ بَ)
یکی دلب. یک درخت چنار. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به دلب شود: ’هو من أهل الدربه بمعالجه الدلبه’، او نصرانی است زیرا آنان ناقوسهای خود را از دلب می ساختند. (از اقرب الموارد) ، سیاهی. (منتهی الارب). سواد. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دلبه
تصویر دلبه
از پارسی یک دلب یک چنار
فرهنگ لغت هوشیار