- دلارام (دخترانه)
- مایه آرامش دل، معشوقه بهرام گور، دل آرام
معنی دلارام - جستجوی لغت در جدول جو
- دلارام
- آرامش بخشنده دل آنکه موجب آرامش خاطر باشد 0، معشوقه زیبا دلبر
- دلارام ((دِ))
- آرامش بخشنده دل، دلبر
- دلارام
- آرامش دهندۀ دل، آنکه مایۀ آرامش خاطر باشد، معشوق، محبوب، دلبر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چیزی یا کسی که مایۀ نشاط و خرمی دل باشد، دل آراینده، محبوب و معشوق، دلبر زیبا
تاثرآور
راهنمایی ها، جمع دلالت، جمع در جمع دلاله
آنچه موجب آزردن خاطر باشد، معشوق ستمگر، بیرحم
هولناک، موحش
انکه نسبت بدیگران احساس ترحم کند مهربان شفیق
آرامش بخشنده دل آنکه موجب آرامش خاطر باشد 0، معشوقه زیبا دلبر
خودسر، که آسان تن به اطاعت ندهد
نمودار
برای نمایش قسمتهای مختلف گلها در روی حلقه های مختلف اشکال اختصاری رسم میشود که آنها را دیاگرام نامیده اند
جمع دیار، خانه ها سراها
چوب بزرگی که بدان بام را پوشانند
اخبار و مطالب ارسال شده یا دریافت شده به کمک دستگاه تلگراف، تلگرافنامه
در نگار، نمودار، طرح، شکل هندسی، خط هندسی، خطی که شکل اثر معینی را معلوم کند
مطلبی که توسط تلگراف مخابره و روی کاغذ نوشته شده باشد
آن چه موجب آزردن خاطر باشد، معشوق ستمگر، بی رحم
تنگستن، فلزی خاکستری بسیار سخت و دیرگداز که مفتول های آن در مقابل کشش و حرارت مقاومت بسیار دارد، آلیاژهای آن به واسطۀ سختی و استحکام اهمیت بسیار در صنعت دارد، ولفرام
شاه تیر سقف، تیر چوبی بزرگ و دراز و ستبری که در سقف به کار رفته، شاه تیر، بالار، پالار، پالاری، بالاگر، حمّال، سرانداز، افرسب، فرسپ
Poignant, Heartbreaking
Softhearted, Tenderhearted
душераздирающий , трогательный
добросердечный , сострадательный
herzzerreißend, ergreifend
weichherzig, mitfühlend
серцерозривний , зворушливий
м'який серцем , співчутливий