جدول جو
جدول جو

معنی دقوع - جستجوی لغت در جدول جو

دقوع
(دَ)
بعیر دقوع الیدین، شتر که هر دو دست را بر زمین میاندازد و میکاود و برمی انگیزد دقعاء و خاک را. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
دقوع
(تَ فَتْ تُ)
مغموم گشتن و فروتنی کردن. (ازذیل اقرب الموارد از لسان). دقع (د / د ق )
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دموع
تصویر دموع
دمع ها، اشکها، سرشکها، اشکهای چشم، جمع واژۀ دمع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
افتادن، فرود آمدن، قرار گرفتن، واقع شدن، در علوم ادبی مکتبی در شعر فارسی قرن دهم که ویژگی عمدۀ آن بیان واقعیت و پرهیز از اغراق های شاعرانه بود، واسوخت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نقوع
تصویر نقوع
آنچه در آب بخیسانند، آب گوارا و سرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نقوع
تصویر نقوع
سیراب شدن، باور داشتن خبری را، خیسانیدن چیزی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقوع
تصویر تقوع
خمیده رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهقوع
تصویر دهقوع
گرسنگی کشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دفوع
تصویر دفوع
پس زننده، پاکو بند ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دنوع
تصویر دنوع
زفتیدن زفت گشتن، ناکسی فرومایگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دقوس
تصویر دقوس
چاه انباشتن، فرو رفتن میخ، تاختن پس دشمن تاختدنبال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دقوق
تصویر دقوق
شهری است میانه بغداد و اربل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دلوع
تصویر دلوع
زبان بیرون آمده، راه فراخ، پیشرو اشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دموع
تصویر دموع
بسیار اشک پر گریه، گل وشل (تک دمع) اشک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درقوع
تصویر درقوع
بد دل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دروع
تصویر دروع
جمع درع، زره ها
فرهنگ لغت هوشیار
پیش آمدن دست دادن، فرود آمدن، آشکارشدن اتفاق افتادن، فرود آمدن (مرغ از هوا)، بروز ظهور: (بعد از وقوع این قضیه در اندک روزی اسماعیل میرزا تغییر سلوک با او کرده)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقوع
تصویر نقوع
((نَ))
سیراب شدن، آنچه در آب بخیسانند به منظور استفاده دارویی از آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
((وُ))
فرود آمدن، قرار گرفتن، بروز، ظهور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
Incidence, Occurrence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidence, occurrence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
matukio, tukio
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
발생률 , 발생
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
olay sıklığı, meydana gelme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
ঘটনার হার , ঘটনা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
घटना , घटना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidenza, occorrenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
Vorkommen, Auftreten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidentie, gebeurtenis
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
частота , виникнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
частота , происшествие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
częstość, zdarzenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidencia, ocurrencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
incidência, ocorrência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وقوع
تصویر وقوع
发生率 , 发生
دیکشنری فارسی به چینی