جدول جو
جدول جو

معنی دقوزخاتون - جستجوی لغت در جدول جو

دقوزخاتون
(دُ)
نام زن هلاکو، که زن پدر اباقاخان میشد، و او چون مسیحی بود از ابراز مساعدت و یاری نسبت به هم کیشان خود بهر طریق که میتوانست خودداری نمی نمود. رجوع به ’از سعدی تا جامی’ ص 21 و 58 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوخاتون
تصویر دوخاتون
ماه و خورشید
فرهنگ فارسی عمید
نام زن هلاکوخان مغول پسرزادۀ آوانگ خان آخرین پادشاه قوم کرائیت. وی ابتدا زن تولوی پدر هلاکو بود که پس از مرگ او به پسرش هلاکو رسید و سخت در وی نفوذ داشت و چون عیسوی مذهب بود هلاکو برای رعایت خاطر او عیسویان را محترم می داشت و به کارهای مهم می گماشت. (از تاریخ مغول ص 198). رجوع به فهرست همین مأخذ و نیز تاریخ غازان ص 13 و 124 شود
لغت نامه دهخدا
دو بانو، مهر و ماه، گواژ دو مردمک چشم ها دو سیاهی چشم مردمکهای چشم، آفتاب ماه. یا دو خاتون بینش مردمکهای چشم، آفتاب ماه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوخاتون
تصویر دوخاتون
دو سیاهی چشم، مردمک های چشم، آفتاب و ماه
فرهنگ فارسی معین