جدول جو
جدول جو

معنی دفاعی - جستجوی لغت در جدول جو

دفاعی
پدافندی منسوب به دفاع: (قوه دفاعی بدن در مقابل عوامل خارجی)
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
فرهنگ لغت هوشیار
دفاعی
Defensive
تصویری از دفاعی
تصویر دفاعی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
دفاعی
оборонительный
دیکشنری فارسی به روسی
دفاعی
defensiv
دیکشنری فارسی به آلمانی
دفاعی
оборонний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
دفاعی
obronny
دیکشنری فارسی به لهستانی
دفاعی
防御的
دیکشنری فارسی به چینی
دفاعی
defensivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
دفاعی
difensivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
دفاعی
defensivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
دفاعی
défensif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دفاعی
defensief
دیکشنری فارسی به هلندی
دفاعی
defensif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
دفاعی
دفاعيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
دفاعی
रक्षात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
دفاعی
הגנתי
دیکشنری فارسی به عبری
دفاعی
防御的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
دفاعی
방어적인
دیکشنری فارسی به کره ای
دفاعی
savunmacı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
دفاعی
wa kujilinda
دیکشنری فارسی به سواحیلی
دفاعی
ป้องกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
دفاعی
دفاعی
دیکشنری فارسی به اردو
دفاعی
প্রতিরক্ষামূলক
دیکشنری فارسی به بنگالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع داعی داعیه، دردسرها، خواهش ها، انگیزه ها جمع داعیه سببها اسباب انگیزه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افاعی
تصویر افاعی
جمع افعی، گرزه ماران شپاکان جمع افعی افعیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افاعی
تصویر افاعی
افعی ها، نوعی مار بزرگ قوی و زهردار دارای سر پهن و گردن باریک به رنگ سیاه مایل به زردی یا سرخی که انواع گوناگون دارد، مارهای بزرگ، جمع واژۀ افعی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دواعی
تصویر دواعی
داعیه، انگیزه، خواهش و اراده، ادعا، علت، سبب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دواعی
تصویر دواعی
((دَ))
جمع داعیه، سبب ها، انگیزه ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دفعی
تصویر دفعی
ناگهانی یکبارگی ناگهانی یکبارگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دفاع
تصویر دفاع
دفع کردن از کسی، همدیگر را راندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دفاع
تصویر دفاع
پدافند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از داعی
تصویر داعی
دعاگو، دعا کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داعی
تصویر داعی
دعا کننده، طلب کننده، خواهنده، کسی که مردم را به دین و مذهب خود دعوت کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاعی
تصویر فاعی
کف به دهان خشمگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داعی
تصویر داعی
کسی که مردم را به دین خود دعوت کند، دعا کننده، یکی از مراتب دعوت اسماعیلیان، جمع دعاه
فرهنگ فارسی معین