دغمان (تَ فاج ج) فراگرفتن کسی را گرمی و سردی. (از ذیل اقرب الموارد از لسان). دغم. و رجوع به دغم شود ادامه... فراگرفتن کسی را گرمی و سردی. (از ذیل اقرب الموارد از لسان). دَغم. و رجوع به دغم شود لغت نامه دهخدا
دغمان سیه چهره سیه چرده، سیاه دفزک سیاه سیر، نام مردی است، سپاه بزرگ ادامه... سیه چهره سیه چرده، سیاه دفزک سیاه سیر، نام مردی است، سپاه بزرگ تصویر دغمان فرهنگ لغت هوشیار