- دغفر
- شیر دژوان (دژوان غلیظ)
معنی دغفر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کانا (جاهل) گول نادان
بد خوی
بچه پیل، بچه گرگ ، زندگانی فراخ، پر بسیار
آنکه پیش سرش تا فرق موی نداشته باشد اصلع، آنکه سرش بی موی باشد
پوشاننده تر، ریمناک تر
کچل، تاس، دارای سر بی مو، ویژگی سری که موهای آن بر اثر بیماری یا علت دیگر ریخته باشد، مبتلا به کچلی، کل، خشنگ، چسنگ، طاس، داغسر، لغسر، اصلع، تویل، تز
زرهی که زیر کلاه خود بر سر می گذاشته اند، کلاه خود
خود، زیر خودی زرهی که زیر کلاهخود بر سر میگذاشته اند، کلاهخود: (فکندم کلاه گلین از سرش چنان کز سر غازیی مغفری) (منوچهری. د. 117)، جمع مغافر
گندیدگی، بد بویی، سختی، پتیار (بلا)
پرز جامه، موی نرم و ریز در ساق پا، پشت گردن یا پیشانی، در علم زیست شناسی بزغالۀ کوهی، بچۀ بز کوهی، در علم نجوم از منازل قمر، در علم نجوم سه ستارۀ کوچک در برج میزان
پوشانیدن و آمرزیدن گناه
منزل پانزدهم ماه که سه ستاره کوچک است در برج میزان