جدول جو
جدول جو

معنی دشیش - جستجوی لغت در جدول جو

دشیش
گندم کوفته
تصویری از دشیش
تصویر دشیش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دقیش
تصویر دقیش
کرمخوار از مرغان ماهیخوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رشیش
تصویر رشیش
فرتوف (مسلسل دستی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جشیش
تصویر جشیش
بلغور، آرد نرم بلغور
فرهنگ لغت هوشیار
گیاه خشک، نباتیست که برروی زمین پهن نبوده و با ساق باشد و بحد ثمنش نرسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
پیشوای مذهبی، روحانی مسیحی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طشیش
تصویر طشیش
بنگرید به طش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فشیش
تصویر فشیش
فش فش فش فش مار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشیش
تصویر قشیش
خش خش آوای سایش، فراهم، پراکنده از واژگان دوپهلو، خراشیده، تراشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
پیشوا و راهنمای ترسایان و عالم آنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشیش
تصویر نشیش
آوای جوشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حشیش
تصویر حشیش
((حَ))
گیاه خشک، بنگ، سرشاخه های گل دار گیاه شاهدانه که پس از خشک کردن و آماده کردن به طرق مخصوص آن را به صورت جویدن یا تدخین مورد استفاده قرار می دهند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
((کِ))
روحانی مسیحی، کسی که مقامش بالاتر از شمّاس و پایین تر از اسقف است
فرهنگ فارسی معین
ماده ای مخدر که از خشک کردن و آماده ساختن سرشاخه های گل دار گیاه شاهدانه تهیه می شود، گیاه خشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشیش
تصویر کشیش
Confessor, Pastor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
Beichtvater, Pastor
دیکشنری فارسی به آلمانی
исповедник , пастор
دیکشنری فارسی به روسی
сповідник , пастор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
confesseur, pasteur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
biechtvader, dominee
دیکشنری فارسی به هلندی
고백자 , पादरी
دیکشنری فارسی به هندی
معترفٌ , قسّيسٌ
دیکشنری فارسی به عربی
고백자 , 목사
دیکشنری فارسی به کره ای
מִתְוַדֶּה , כּוֹמֶר
دیکشنری فارسی به عبری
忏悔者 , 牧师
دیکشنری فارسی به چینی
告解者 , 牧師
دیکشنری فارسی به ژاپنی
mhadhiri, mchungaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ผู้สารภาพบาป , ศิษยาภิบาล
دیکشنری فارسی به تایلندی
고백자 , পাদরি
دیکشنری فارسی به بنگالی