جدول جو
جدول جو

معنی دشواریافت - جستجوی لغت در جدول جو

دشواریافت(اِ پ رُ)
عزیز. دشواریاب. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دشواریاب
تصویر دشواریاب
آنچه به سختی به دست آید، صعب الحصول، صعب الوصول، دشواررس
فرهنگ فارسی عمید
(دُشْ وارْ)
دشوار یافت. عزیز. دشواررس. دیریاب. صعب الوصول، که بدشواری یافته شود. که بسختی در دسترس آید:
خار در پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بودواده جواب.
مولوی
لغت نامه دهخدا
دیریاب، صعب الحصول
متضاد: آسان رس، سهل الوصول
فرهنگ واژه مترادف متضاد