- دشنام
- توهین، فحش، هتک
معنی دشنام - جستجوی لغت در جدول جو
- دشنام
- شهرت بد، فحش و سرزنش
- دشنام
- نام زشت، حرف زشت، سخن ناسزا، فحش
- دشنام ((دُ))
- فحش، ناسزا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خشمگین غضبناک، زاهد پرهیزگار
دستگاهی است که نیروی مکانیکی را به نیروی الکتریکی تبدیل کند و بالعکس (مانند دینام اتومبیل)، ساختمان آن عبارت است از استوانه ای بنام پوسته دینام که در داخل آن دو آهن ربا سوار شده و دور آنهارا سیم پیچی کرده اند. مقدار آهن ربایی آنها بر حسب مقدار جریانی که از سیم عبور میکند کم و زیاد میشود. در داخل پوسته محور سیم پیچی شده ای بنام آرمیچر قرار داده اند. موقعی که موتور بکار میافتد آرمیچر به گردش در آمده در داخل سیم پیچهای آن جریان برقی ایجاد شده توسط زغالهایی که روی سر آرمیچر بنام کلکتور قرار داده اند جهت شارژ کردن باطری در اتومبیل بکار میرود قسمتی از جریان برقی که دینام تولید میکند بمصرف موتور میرسد و مازاد آن پس از عبور آمپر وارد باتری میگردد
دشنام، نام زشت، حرف زشت، سخن ناسزا، فحش
دستگاهی که نیروی مکانیکی را به نیروی الکتریکی تبدیل کند و بالعکس
باد سرخ، نوعی بیماری پوستی که به وسیلۀ میکروب استرپتوکک تولید می شود و از عوارض آن سرخی و تورم پوست بدن به ویژه گونه ها است، بادرو، سرخ باد، بادر، بادژ، باد دژنام