- دشارژ
- حالت تخلیه برق از جسم حامل برق
معنی دشارژ - جستجوی لغت در جدول جو
- دشارژ
- خالی شدن ذخیره الکتریکی باتری، خازن و مانند آن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نمایندگی، مقدار برق یک دستگاه، قوه باطری
مقدار برق یک دستگاه، عمل ذخیره کردن برق در یک دستگاه، هزینه ای که در ازای خدمات ارائه شده به کسی داده می شود، کنایه از شاد وسرحال
((رْ))
فرهنگ فارسی معین
بار، حمل، مقدار برق لازم برای باتری، هزینه ای که ساکنان یک مجتمع مسکونی برای خدمات و نگه داری از مجتمع می پردازند، هزینه سرانه خدمات (واژه فرهنگستان)، پر، اشباع، در فارسی به معنای شاد، سرحال
Charging
заряжающий
ladend
заряджаючий
ładujący
carregando
in carica
cargando
chargeant
aan het opladen
चार्जिंग
mengisi daya
شاحنٌ
충전 중인
şarj eden
kuchaji
กำลังชาร์จ
চার্জ করা
چارج کرنا