جدول جو
جدول جو

معنی دسکی - جستجوی لغت در جدول جو

دسکی
(دِ)
نوعی خرما است در لغت محلی بلوچ (نیک شهر)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آسکی
تصویر آسکی
(دخترانه)
آهو، کنایه از زیبایی و دلفریبی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اسکی
تصویر اسکی
نوعی ورزش به صورت سرخوردن روی برف، چمن یا آب که با استفاده از وسایل مخصوص انجام می شود
فرهنگ فارسی عمید
محلی در شمال غربی اوچ آجی حوالی جنوبی چهارجوی
لغت نامه دهخدا
(چُ سَ)
در تداول عامه، هر چیز سست و بیدوام. الکی. پفکی. پوشالی. هر چیز بیدوام از قبیل: کفش، جوراب، پارچه، ظرف شکستنی و امثال اینها، در اصطلاح عامه، کنایه از مزاج علیل و ضعیف. مردنی. مافنگی
لغت نامه دهخدا
منسوب به دست مربوط به دست، ظرفی که بدست توان برداشت و استعمال کرد، دستینه دست برنجن. یا دستی و پشت دستی در جایی که مخاطب را در صفتی و منقبتی ممتاز یابند و مراد آنست که در پیش تو پشت دست بر زمین گذاشته ایم (بدین وسیله غایت عجز خود را نمایند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دسکر
تصویر دسکر
قریه، ده، شهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسکی
تصویر اسکی
آلتی چوبین برای سر خوردن روی برف، اسکی بازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دسری
تصویر دسری
سخت و ستبر
فرهنگ لغت هوشیار
((اِ))
یکی از ورزش های زمستانی که با کفش و چوب مخصوص روی برف ایستاده سر می خورند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چسکی
تصویر چسکی
((چُ سَ))
بسیار کوچک و حقیر و ناقابل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستی
تصویر دستی
((دَ))
منسوب به دست، مربوط به دست، ظرفی که با دست می توان برداشت و استفاده کرد، دستینه، دست برنجن. دستی و پشت دستی، در جایی که مخاطب را در صفتی و منقبتی ممتاز یابند گویند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستی
تصویر دستی
يدويٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دستی
تصویر دستی
Manual
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دستی
تصویر دستی
manuel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دستی
تصویر دستی
수동의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دستی
تصویر دستی
manuel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دستی
تصویر دستی
دستی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دستی
تصویر دستی
ya mikono
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دستی
تصویر دستی
হাতে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دستی
تصویر دستی
ידני
دیکشنری فارسی به عبری
دستی، کتابچه راهنمای کاربر
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از دستی
تصویر دستی
手動の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دستی
تصویر دستی
handmatig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دستی
تصویر دستی
हाथ से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دستی
تصویر دستی
manual
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دستی
تصویر دستی
ด้วยมือ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دستی
تصویر دستی
manual
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دستی
تصویر دستی
manual
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دستی
تصویر دستی
手动的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دستی
تصویر دستی
ręczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دستی
تصویر دستی
ручний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دستی
تصویر دستی
manuell
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دستی
تصویر دستی
ручной
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دستی
تصویر دستی
manuale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی