جدول جو
جدول جو

معنی دسفارد - جستجوی لغت در جدول جو

دسفارد(دِ)
ده کوچکی است از دهستان دهدز بخش دهدز شهرستان اهواز. واقع در 30هزارگزی جنوب باختری دهدز. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دوکارد
تصویر دوکارد
قیچی، مقراض، قیچی بزرگ که با آن پشم گوسفندان را می چینند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستبرد
تصویر دستبرد
دزدی، چپاول، غارت، تردستی، چیرگی، تصرف، پیشی و سبق بردن
دستبرد از چیزی بردن: کنایه از بر چیزی پیشی گرفتن، برای مثال تکاور دستبرد از باد می برد / زمین را دور چرخ از یاد می برد (نظامی۲ - ۱۴۵)
دستبرد زدن: دزدی کردن، چیزی را ربودن، غارت کردن، حمله و هجوم بردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستمرد
تصویر دستمرد
یار، مددکار، معاون، دستیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستگرد
تصویر دستگرد
قریه، زمین و ملک زراعتی، دسکره، بنایی کوشک مانند که بر گرد خانه ها باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دستجرد
تصویر دستجرد
دستگرد، قریه، زمین و ملک زراعتی، دسکره، بنایی کوشک مانند که بر گرد خانه ها باشد
فرهنگ فارسی عمید
(دَ)
یکی از دهستانهای نه گانه بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت. این دهستان در جنوب خاوری ساردوئیه واقع است و حدود آن بشرح زیر می باشد: از طرف شمال به دهستان سرویزن از مشرق به دهستان سکون از جنوب به دهستان سبزواران از باختر به دهستان بهرآسمان. آب مزروعی آن از رود خانه دلفارد تأمین میشود که از کوهستان بهرآسمان و سرویزن سرچشمه گرفته و قراء دلفارد را مشروب کرده به رود خانه شور داخل و به رود خانه هلیل ملحق میشود. محصولات عمده آن غلات، حبوبات، لبنیات و میوه است. این دهستان از 83 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 1400 تن است. مرکز دهستان قریۀ کراه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دستبرد
تصویر دستبرد
دزدی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستگرد
تصویر دستگرد
قریه، زمین زراعتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دستگرد
تصویر دستگرد
((دَ گِ))
قریه، زمین ناهموار، زمین و ملک زراعتی، بنایی مانند کوشک که گرد آن خانه ها باشد، دستگره، دسکره، دستجرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستبرد
تصویر دستبرد
((~. بُ))
نیرو، دلیری، دزدی، چپاول، مهارت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستجرد
تصویر دستجرد
((دَ گِ))
قریه، زمین ناهموار، زمین و ملک زراعتی، بنایی مانند کوشک که گرد آن خانه ها باشد، دستگره، دسکره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوکارد
تصویر دوکارد
((دُ))
مقراض، جلمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستجرد
تصویر دستجرد
دستگرد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
ماحصل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستبرد
تصویر دستبرد
سرقت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستگرد
تصویر دستگرد
دستجرد، تسبیح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستامد
تصویر دستامد
حاصل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
Accomplishment, Achievement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
accomplissement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
達成
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
הישג
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
उपलब्धि
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
pencapaian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
ความสำเร็จ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
prestatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
realização
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
logro
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
realizzazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
成就
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
osiągnięcie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
досягнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
Errungenschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
достижение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دستاورد
تصویر دستاورد
성취
دیکشنری فارسی به کره ای